حرف‌های خیلی مهم و حیاتی نویسنده

147 19 11
                                    

من اینجام تا مشکل رو حل کنم.
اگه می‌پرسید چه مشکلی باید بگم دقیقا سوال منم همینه!

چه مشکلی وجود داره که داستان رو یا دراپ می‌کنید یا ووت نمی‌دید یا کامنت نمی‌ذارید؟

براتون قابل درک هست که برای نوشتن این داستان وقت و انرژی می‌ذارم؟
به امید خونده شدن اینجا پابلیشش می‌کنم و انتظار دارم بدونم کسایی که می‌خونن نظرشون چیه در مورد داستان؟ چه فکری درمورد کرکترها می‌کنن؟
از چیزی خوششون نمیاد و ممکنه متنش رو اسکیپ کنن؟
یا ممکنه دنبال یه چیز خاص باشن و به امید اون ادامه میدن.

هر چیزی که ممکنه به ذهنتون برسه برای من الهام‌بخش و مفیده. بهم کمک می‌کنه تا ایده بگیرم و دیدگاه شما رو بدونم.
حتی از ایده‌تون می‌تونم استفاده کنم.

من واقعا دلم برای خواننده‌های قدیمی و کامنتای زیاد می‌ذاشتن و از هر چیزی نکته درمی‌اوردن و دست از حدس و گمان برنمی‌داشتن تنگ شده!
برای خواننده‌هایی که فن‌گرلی می‌کردن
حتی برای خواننده‌هایی که فقط با یه تشکر ساده بهم نشون می‌دادن داستان رو می‌خونن.

واقعا حسادت می‌کنم به نویسنده‌ها و فیک‌هایی که چه ضعیف‌تر یا قوی‌تر (اهمیتی نداره) هستن و خواننده‌هایی دارن که دلگرمش کنن و پشتش باشن، ازش حمایت کنن و اونقدر بالا ببرنش که حتی به پیشرفت داستان هم کمک کنه.

اونوقت من اینجا همیشه باید با خودم توی تاریکی بجنگم و همیشه خودم باشم که به خودم امید بده.
امید واهی که وایسا، ادامه بده، بجنگ، عیب نداره، تمومش کن...

چی مهم‌تر از اینه که به نویسنده نشون بدید کارش خونده میشه؟
چطور کتاب می‌گیرید، هزینه می‌پردازید، فیلم می‌بینید یا به بقیه معرفی می‌کنید یا درموردش با کسی حرف می‌زنید...
چرا برای کامنت گذاشتن اینقدر کوتاهی می‌کنید که من واقعا بعد از چند سال نوشتن فیکشن و داستان‌ها، به جایی برسم که دلم بخواد کل بل‌آمور رو نه تنها از شبکه‌های اجتماعی پاک کنم بلکه به فکر حذف کردن فایلش توی سیستم خودمم فکر کنم تا دیگه نبینمش و اینقدر قلبم سنگین و سیاه نشه!

چون فکر می‌کنم هیچ ارزشی نداره، نه حتی یه کلمه‌اش!
چون فکر می‌کنم چقدر بد پیش رفتم.
چون هزارتا فکر ناجور و بد باعث میشه من اعتماد بنفسم رو از دست بدم

چون از کسایی که یواشکی می‌خونن و نقد می‌کنن خوشم نمیاد
از کسایی که بزور می‌خوان یه حرفی بزنن تا منو قانع کنن و دوباره برن و پشت سرشون رو نگاه نکنن بدم میاد

من تک تک کسایی که داستان رو می‌خونن، میشناسم. کسایی که ووت میدن حداقل به مراتب بهتر از کسایی هستن که فکر می‌کنن سایلنت ریدر بودنشون به نفعشونه. جدا چه فکری می‌کنید که با سکوت و نشون ندادن خونتون به خوندن داستان ادامه میدید؟
فکر کردید راحتی داره؟ سرو کله زدن نداره یا فکر کردید با نوشتن کامنت، من قراره گلوی شما رو بگیرم و به زیر و زِبَرتون گیر بدم؟

Belamour [ONGOING] Where stories live. Discover now