جونگ کوک لباشو به گردن و ترقوه بی نقص نزدیک میکنه و تمام تلاششو میکنه تا رایحه خودشو به طور کامل روی امگاش بزاره. کل فضای اتاق از رایحه الفا و امگا پر شده و هرکس که وارد اتاق بشه میتونه بفهمه که چه اتفاقی درحال رخ دادن بود.
اما الان جیمین به چیزی اهمیت نمیده جز اینکه کاملا هورنی شده و درحال ترشح کردن حجم زیادی از اسلیکه! اون نیاز داره تا الفا بفاکش بده!مدت زیادی از اخرین رابطشون گذشته و جیمین دلش برای الفاش تنگ شده!
-تو داری اسلیک زیادی ترشح میکنی،بیبی یعنی منو انقدر میخوای؟!
جیمین با تکون دادن دادن سرش حرف الفا رو تایید میکنه و حلقه پاهاشو رو پهلوی جونگ کوک میندازه و تنگ میکنه و این کار باعث میشه تا عضوهاشون همدیگه رو لمس کنن.
این کارش باعث میشه الفا از ته گلو بخنده.
-صبور باش بیبی وگرنه کاری میکنم بیشتر انتظار بکشی.
جیمین به سرعت دست از کارش برمیداره و با نگاه مظلوم و پر از التماسش به جونگ کوک زل میزنه.
دستاش هنوز هم روی پیراهن الفا قرار داره چشماش پر از حس نیاز و خواستنه. جیمین همیشه از این راهکار( چشم های مظلوم )در برابر کوک استفاده میکنه و همیشه جواب میده!
-این روشت امشب جواب نمیده سوییت هارت!
دستای الفا به سمت کمربندش حرکت میکنه.امگا بهش اجازه میده و حتی باهاش همکاری میکنه تا هرچی سریعتر از شر شلوارش خلاص بشه،درصورتی که درحال حاضر باید به خاطر اون حجم از اسلیکی که ترشح کرده بود احساس خجالت کنه. مخصوصا الان که کوک بدجوری بهش خیره شده و تک تک حرکاتشو زیر نظر گرفته بود.
-تو منو به جنون میرسونی! وقتی رایحه خودم رو از تو حس میکنم انگار توی بهشتم! از این متنفرم که بعضی وقتا باهام میرقصی اما یهو تنهام میزاری و با بقیه الفا ها میپلکی!
جیمین به ارومی ناله میکنه،اون تمام حرفایی که الفا رو به روی لبهاش زمزمه میکنه رو میشنوه اما نمیتونه به خوبی درکشون کنه!
+من.. ای.. اینکارو نمیکنم!
-چرا دقیقا همین کاریه که میکنی.
جونگ کوک لبهاشون رو لبهای جیمین میزاره تا اعتراضشو قطع کنه و با هل دادن زبونش به داخل فضای گرم دهن امگا اجازه حرف زدن رو ازش میگیره!
امگا بوسه رو عمیق تر میکنه و زبونشو رو خال کوچیک زیر لب الفا میکشه اما تا میاد لبهای الفا رو دوباره ببوسه جونگ کوک عقب میکشه تا از شر لباس و کفشهاشون خلاص بشن.
بعد از اینکه با کمک هم لباساشونو دراوردن جیمین بهش اختیار تمام رو میده و بعد از مدت کوتاهی جونگ کوک باسن امگا رو بالا و سرشو به سمت پایین درست روی میز هدایت میکنه.
-تو اخیرا پسر بدی بودی مگه نه؟
جیمین پلکای بسته اش رو بیشتر بهم فشار میده چون الفا درست لباشو چسبونده به لاله گوشش و اروم حرفاشو زمزمه میکنه،لرز کل بدنشو رو فرا میگیره.
+ن.. نه.. نبودم.
-البته که بودی. یه پسر خیلی بد!من میتونم بوش کنم!و مطمعنم تو میدونی که چقدر از این بدم میاد وقتی تو بوی یه الفا دیگه رو میدی. الفایی که من نیستم!
جیمین بلند ناله میکنه.اون میدونه الفا درمورد چه مسئله ای صحبت میکنه اما اونقدر حواسش سمت تماس دیک کینگ سایز الفا از پشت با باسنشه که توانایی جواب دادن به الفا رو نداره.
+جونگ....جونگ کوووووک!
جیمین به ناله کردن ادامه میده و جونگ کوک زبونشو اطراف غده رایحه جیمین میکشه و رد های بنفش به جا میزاره.
امگا از شدت لذت و رضایت جیغ میکشه چون فاک!
الفا خیلی یهویی دیک کلفتشو وارد سوراخ تنگ و صورتی جیمین کرده بود!
دست الفا در همه جای بدن امگا سفر میکرد تا اینکه عضو امگا رو به دست میگیره و شروع به مالیدنش میکنه.
طبق معمول جیمین نا آگاهانه و بدون اطلاع به ارگاسم میرسه و طی این زمان با گاز گرفتن دست قدرتمند و مردونه الفا سعی میکنه تا لذت اضافه ای که بدنش قادر به تحمل کردنش نیست رو مهار کنه.
الفا میدونه که جیمین توانایی چندبار ارضا شدن رو داره. درنهایت جیمین به دستایی که مثل قفس احاطه کرده بودنش چنگ میندازه و دومین ارگاسمش رو با داد زدن اسم جونگ کوک میگذرونه و به الفا میفهمونه که برای لذت دوبرابر نیاز به نات کردن داره!
_________________________________________
پایان پارت9
پارت اسمات تقدیم نگاه زیباتون ☺︎
YOU ARE READING
𝐈 𝐅𝐮𝐥𝐥 𝐢𝐧 𝐥𝐨𝐯𝐞♥︎
Fanfictionشمارو یه خوندن این فیکشن گوگولی و اکلیلی دعوت میکنم☺︎☆ وضعیت:به اتمام رسیده. ژانر:اسمات،امگاورس،امپرگ،کمی فلاف ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ خلاصه: (یه آلفا سرد اما مهربون) ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
