هیچ چیزی لذتبخشتر از این برای جیمین نبود که زیر گرمای آفتاب تابستون روی چمنهای تازه و خیس دراز بشه و با حس خوبی که توی وجودش رخنه کرده بود، به آواز گنجشکها و میو میوهای گربههای همسایه گوش بده و البته که جونگکوک بیشتر از جیمین از این اوقات لذت میبرد!
چرا که هر لحظه به جیمین میچسبید و آرامش بینشون، لذت درونیشون رو دوبرابر میکرد.
💜💛