part 1

654 54 2
                                    

《فلیکس》

با شماره معکوس من ترقه ها و رو روشن کردیم

و سریع از اونجا در رفتیم‌ تا نگهبان ما رو ندیده فوق فوقش فردا ما رو میبرن دفتر و مدیر سرزنشمون میکنه جرعت نداره اخراجمون بکنه.

تو راه برگشت ب خونه بودیم ک سونگمین گفت :

× اگه این دفعه مچمون رو بگیرن چی؟؟

جونگین یهو گفت :

+ میگیم ما نکردیم

خب کسی باور نمی‌کرد توی مدرسه ی اتفاقی افتاده ولی ما دست نداشته باشیم!
خب حقم دارن بدبختا

پس گفتم :

- کسی آخه باور میکنه؟؟

دیگه تقریبا رسیده بودیم پس رو بهشون کردم گفتم : خدافظ فردا میبینمتون

_____________________

《فردای همون روز 》

با صدای مامانم بیدار شدم

م/ف : فلیکسسس فلیکسسسس بیدارشو پسرم باید بری مدرسه‌ت دیر شددد

ب لحافم‌ چنگی زدم انداختمش اونور رفتم سمت دشویی‌ بعد ک برگشتم رفتم سراغ کمد یه پیرهن سفید روش یه کت قرمز  یه شلوار مشکی ورداشتم پوشیدم یکم رژ قرمز زدم با سایه و ی خط چشم ریز هم کشیدم عالی شد کیفمو ورداشتم و رفتم پایین ب مامانمو بابام سلام کردم صبحونمو سریع سریع خوردمو سوار ماشینم‌ ک ی لامبورگینی مشکی بود شدم .

تیپ فلیکس_________________ 《مدرسه》

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تیپ فلیکس
_________________
《مدرسه》

از ماشین پیاده شدم سونگمین رو دیدم ک داشت با دختر مردم لاس میزد آدم انقدر‌ لاسو‌ دیده بودین؟؟

رفتم سمتش و از پشت کشیدمش و بزور با خودم بردمش تو کلاس جونگین و جیسونگ رو دیدم ک با هم نشسته بودن حرف میزدن رفتم سمتشون

بعد از ی سلام کردن اینا گفتم :

_ چیشده؟؟ در مورد کی حرف میزنین نیشتون تا بنا گوش بازه؟؟

+ چیزی نیست چند تا دانش آموز جدید داریم

- دانش آموز جدید؟؟

__________________

میدونم قراره کم حمایت بشه ولی بازم می‌نویسمش اگر کم حمایت شد ادامه نمیدم 😭 ووت و کامنت و فالو یادتون نره فعلاااااا

Hyunlix♡ ( I Can Love You??)Where stories live. Discover now