《فلیکس》
با شماره معکوس من ترقه ها و رو روشن کردیم
و سریع از اونجا در رفتیم تا نگهبان ما رو ندیده فوق فوقش فردا ما رو میبرن دفتر و مدیر سرزنشمون میکنه جرعت نداره اخراجمون بکنه.
تو راه برگشت ب خونه بودیم ک سونگمین گفت :
× اگه این دفعه مچمون رو بگیرن چی؟؟
جونگین یهو گفت :
+ میگیم ما نکردیم
خب کسی باور نمیکرد توی مدرسه ی اتفاقی افتاده ولی ما دست نداشته باشیم!
خب حقم دارن بدبختاپس گفتم :
- کسی آخه باور میکنه؟؟
دیگه تقریبا رسیده بودیم پس رو بهشون کردم گفتم : خدافظ فردا میبینمتون
_____________________
《فردای همون روز 》
با صدای مامانم بیدار شدم
م/ف : فلیکسسس فلیکسسسس بیدارشو پسرم باید بری مدرسهت دیر شددد
ب لحافم چنگی زدم انداختمش اونور رفتم سمت دشویی بعد ک برگشتم رفتم سراغ کمد یه پیرهن سفید روش یه کت قرمز یه شلوار مشکی ورداشتم پوشیدم یکم رژ قرمز زدم با سایه و ی خط چشم ریز هم کشیدم عالی شد کیفمو ورداشتم و رفتم پایین ب مامانمو بابام سلام کردم صبحونمو سریع سریع خوردمو سوار ماشینم ک ی لامبورگینی مشکی بود شدم .
تیپ فلیکس
_________________
《مدرسه》از ماشین پیاده شدم سونگمین رو دیدم ک داشت با دختر مردم لاس میزد آدم انقدر لاسو دیده بودین؟؟
رفتم سمتش و از پشت کشیدمش و بزور با خودم بردمش تو کلاس جونگین و جیسونگ رو دیدم ک با هم نشسته بودن حرف میزدن رفتم سمتشون
بعد از ی سلام کردن اینا گفتم :
_ چیشده؟؟ در مورد کی حرف میزنین نیشتون تا بنا گوش بازه؟؟
+ چیزی نیست چند تا دانش آموز جدید داریم
- دانش آموز جدید؟؟
__________________
میدونم قراره کم حمایت بشه ولی بازم مینویسمش اگر کم حمایت شد ادامه نمیدم 😭 ووت و کامنت و فالو یادتون نره فعلاااااا
YOU ARE READING
Hyunlix♡ ( I Can Love You??)
Romanceهیچ وقت به کسی اعتماد نکن حتی اگر اون آدم عشق زندگیت باشه .... بلخره هر دروغی رو میشه ولی کاش هیچ وقت این دروغ ها رو نمیشد... از دست دادن کسی که دوسش داری وقتی که کلی اذیتش کردی و بعد از از دست دادنش میفهمی چقدر دوسش داشتی خیلی دردناکه... ژانر :...