* mini part *18

236 30 17
                                    

《نویسنده》

تقریبا شب شده بود و فلیکس و هیونجین با ماشین به سمت اون گی بار میرفتن
اونها به گی بار دعوت شده بودن و هیونجین و فلیکس هیچ ایده ای نداشتن که چرا سونگمین همچین جایی رو برای دوره‌همی انتخاب کرده بود

فلیکس با خودش فکر می‌کرد که شاید سونگمین از دخترا خسته شده و رفته دنبال پسرا
هر دو توی سکوت این راه رو طی کردن ، وقتی به گی بار رسیدن هردو پیاده شدن و به طرف گی بار رفتن

هیونجین دستشو دور کمر فلیکس حلقه کرد و به راهش ادامه داد

اونجا یه زیرزمین که یک در داشت و پله میخورد به پایین بود یک سالن بزرگ که یه قسمتی بود برای دی جی یه گوشه هم مشروب می‌فروختن‌ [ نمیدونم اسمش چیه دیگه ببخشید] یه جای دیگه هم بود که پله می‌خورد به بالا اونجا اتاقک بود

هر دو به طرف سالن vip رفتن در رو که باز کردن با 6 نفر که رو مبل های چرمی L شکل نشسته بودن

دو تا مبل L شکل رو بروی هم و دو تا مبل تک نفره جنوب و شمالشون‌ بود [ امیدوارم فهمیده باشید ]

هیونجین‌ و فلیکس رفتن روی یکی از اون مبل ها نشستن
هیونجین پاشو روی پاش انداخته بود و به مبل تکیه کرده و بود. یکی از دست هاش هم دور گردن فلیکس بود
فلیکس هم به پشت تکیه کرده بود

هردو بخاطر دیدن چان و سونگمین بغل هم تعجب کردن

تا اون موقع سکوت پا بر جا بود که چان گفت

÷ فک نمیکردم دانش آموزام به گی بار بیان!!

فلیکس با پوزخندی روی لبش جواب داد

_ ما هم فک نمی‌کردیم معلم تاریخمون رو اینجا ببینیم!!

سونگمین بهشون نگاهی انداخت

× چیه؟؟ نکنه دیدن دوس پسرم انقدر‌ برتون عجیبه؟

جونگین بهش نگاهی پر از تمسخر انداخت

+ سونگی رفتی با معلم تاریخمون‌ رل زدی که نمره گیرت بیاد ؟؟ آخ بشر تو چقدر باهوشی!!

سونگمین کلافه سرشو به سمت جونگین چرخوند

× بخاطر این نه...بخاطر اینکه دوسش داشتم

جونگین پوزخند زد

+ تو گفتیو‌ ما باور کردیم آخه خیلی عجیبه دقیقا اون درسیه‌ که مشکل داشتی!!

همه با تعجب به این دعوا نگاه‌ میکردن خب..همیشه سونگین و جونگین باهم دوست بودن ولی این دفعه یکم عجیب شدن

سونگین توی سکوت داشت با چشماش برای جونگین خط و نشون می‌کشید که لینو برای اینکه جو عوض شه گفت

£ خب خب برای اینکه جو عوض بشه چرا یه کاری نکنیم ؟؟

همه با تعجب بهش نگاه کردم که با صدای بلند گفت

£ بیاید داخل!

*
*
*

خب خب سلام بر عزیزان دل

درسته شرط نرسیده بود ولی من آپ کردم چون کسایی هستن که ووت میدن و دوست دارن پارت بعدی رو بخونن
ولی کسایی هستن که اصن ووت نمیدن و سایلنت میرن و میان پس اگر شرط بزارم بازم که اونا ووت نمیدن و در حق کسایی که ووت میدن ظلم میشه چون اونا ووتشون‌ رو میدن ولی بقیه نه و اونا منتظر می‌مونن پس دیگه شرط نمیزارم
همین که میدونم میخونید برام کافیه🙂

ببخشید کمه این چند روزه ذهنم در گیره برای یه سری مسائل
میخوام یه زبان جدید رو بخونم پس ببخشید♡

راستی میخوام یه بوک بنویسم برای سناریو های توی ذهنم که همشونو خالی کنم بنظرتون انجام بدم؟؟

بای قشنگای من♡

[476 words]

Amis♡

Hyunlix♡ ( I Can Love You??)Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon