جنی با لیسا اکسش که الان زخمی شده بود مواجه شدجنی که تو شوک رفته بود سریع به سمت لیسا رقت تا کمکش کنه
♡ چرا اینجوری شدیییی؟؟؟
لیسا با اعصبانیت گفت
! خفه شو و فقط کمکم کن!!
جنی کاری نکرد و سکوت کرد
♡ هنوزم همینجوری باهام رفتار میکنی
نزدیک شد و خم شد تو صورت لیسا
♡ اصلا چرا باید کمکت کنم؟؟...توی عوضی کلی شکنجم دادی...بعد هم ولم کردی...بعد الان میگی کمکت کنم؟!
لیسا با اعصبانیت بهش نگاه کرد ولی بعد حالت چهره اش به ناراحت تغییر داد
و با چشمای ناراحت به جنی نگاه کرد و دستش رو آروم به سمت صورت جنی برد
! خیلی دلم برات تنگ شده بود جنی...
جنی تا الان هم سست شده بود پ میخواست وا بده ولی با مرور خاطرات بدش با لیسا گفت
♡ فقط میزارم بیای خونه ام بمونی ولی بعدش که زحمات خوب شد گم میشی از خونم بیرون
لیسا لبخند مثلا مهربونی زد که جنی خودشو صاف کرد و گفت
♡ نمیخواد نقش بازی کنی که آدم شدی...من میدونم هنوز همون کثافت قبلی هستی
لیسا لبخندش خشک شد و با غرور به جنی نگاه کرد
! انگار از خودم بیشتر میشناسیم
جنی پوزخندی زد
♡ حتی بیشتر از اونی که فکر کنی میشناسمت...لیسا
جنی پشتش رو به لیسا کرد و و راه افتاد که لیسا صداش زد
! اوی...جنی کیم!!... من زخمیم!!
جنی پوزخندی زد
♡ اون مشکل من نیست
و دوباره راه افتاد
لیسا به زور از روی زمین پا شد و پشت سر جنی حرکت کرد
! بگو ببینم..هنوز توی اون لونه موش زندگی میکنی؟؟ نکنه میخوای منو...
جنی رو به روش وایساد که لیسا گفت
♡ نمیخوایم بریم خونت؟
جنی پوزخندی زد و گفت
♡ اینجا خونه ی منه
لیسا سرشو آورد بالا که با یه آپارتمان که یه حیاط بزرگ داشت و دریی که خیلی بزرگ بود به جنی نگاه کرد
! تو پول این خونه رو از کجا در آوردی؟؟ تو که آه در بساط نداشتی
جنی گفت
♡ من منشی برند Li هستم و رفیقم رئیس اون شرکته اون حقوق خیلی زیادی بهم میده که مطمئنم یک ماه حقوقم رو حتی تو خوابم نمیتونی ببینی
و پشتشو به لیسا کرد و راه افتاد به طرف خونه نگهبان در رو باز کرد و وارد حیاط خونه شدن که جنی یه لحظه وایساد
♡ آقای هان
هان نگهبان خونه ی جنی برگشت
هان : بله خانوم کیم
جنی لبخند مهربونی زد
♡ لطفا دفعه بعد زودتر بیاید
هان هم لبخند مهربونی زد و تعطیم کرد
هان: حتما خانوم
....
خب خب بازگشتم را تبریک بگویید
اول میخواستم پاک کنم ولی بعدش کامنتای خیلیییی خوبی بهم دادید که گفتم پاکش نکنم مرسی از همه تون که حمایتم میکنید بوس بهتون♡♡آمیس عاشقتونه♡♡♡♡
بایییییییی♡♡
Amis♡
أنت تقرأ
Hyunlix♡ ( I Can Love You??)
عاطفيةهیچ وقت به کسی اعتماد نکن حتی اگر اون آدم عشق زندگیت باشه .... بلخره هر دروغی رو میشه ولی کاش هیچ وقت این دروغ ها رو نمیشد... از دست دادن کسی که دوسش داری وقتی که کلی اذیتش کردی و بعد از از دست دادنش میفهمی چقدر دوسش داشتی خیلی دردناکه... ژانر :...