سه تا از سهامدار های کره و دارنده های شرکت وارد کننده ی لوازمخانگی یعنی کیم یونجون، جئون جونگ می و کیم تهیون برای برتری نسبت به همدیگه رقابت میکنن.
چی میشه اگه خانواده ی جئون جونگ می توی سانحه ی آتش سوزی کشته بشن و تنها پسر خانواده یعنی جونگکوک که کلا ۲ سالش بود توسط آتش نشان ها نجات پیدا میکنه.
موقعی که کیمیونجون متوجه این اتفاق میشه، تصمیم میگیره بیشتر درباره ی این موضوع تحقیق کنه و میفهمه که پسر جئون جونگ می نمرده و زندس و این چیزی نیست که از نامجون مخفی بمونه....نامجون پسر کیم یونجون،، تهیونگ و سوکجین پسر کیم تهیون و جونگکوک پسر جئون جونگ می کسایی بودن کهوهر موقع جلساتی در عمارت این ۳ سهامدار برگذار می شد وقتشون رو باهم میگذروندن البته جونگکوک فقط ۲ سالش بود و هیچی از شرایط اطرافش متوجه نمیشد ولی فقط کافی بود تا یکی از اون لبخند های خرگوشیش رو برای نامجون و جین به نمایش بزاره تا آدم خود به خود وابستش شه به این هم اشاره کنم که تهیونگ هفت ساله همه ی زمانی که برای جلسه تعیین شده بود رو به جای اینکه با اون خرگوش بامزه و نامجون و جین بگذرونه ، صرف دیدن مجله ها کتاب و مبایل برای آگاهی بیشتر درباره ی ماشین های کلاسیک. و مدرن میکرد برای همین هیچوقت حتی سعی نکرد به قول خودش به اون موجود هویج خور نزدیک بشه و بیشتر اوقات اگه از دید زدن ماشین ها خسته میشد با نامجونیش وقت میگذروند... ومیشه گفت اونها خیلی به هم وابسته شده بودن....
حالا این نامجون بود که بعد از فهمیدن اینکه جونگ کوک تنها فرد زنده مونده از خانواده جئونه، تصمیم میگیره با اصرار فراوان پدرش رو راضی کنه که جونگ کوک رو به عنوان فرزند جدیدش قبول کنه و مثل نامجون با جونگ کوک رفتار کنه و کیم یونجون کی بود که خواسته ی تنها پسرش رو رد کنه....
بعد از گذشت تقریبا ۷ یا ۸ سال ،شرکت کیم یونجون(بابای نامی) به دلایلی ور شکست شد و این اتفاق باعث میشه نامجون رو به نیویورک برای ادامه ی تحصیل بفرستن و میشه گفت تهیونگ هم به طور اتفاقی برای تحصیل با نامجون هم سفر میشه...
بعد از اتفاق آتش سوزی و کشته شدن جئون جونگ می قرار داد همکاری این سه شرکت منتفی شد و دیگه رفت و آمدی بین سهامداران و پسراشون صورت نگرفت تا اینکه دو خانواده کیم تصمیم میگیرن تا دو تا پسراشون رو به نیویورک بفرستن...و حالا بعد از گذشت ۶ سال تحصیل کیم تهیونگ و کیم نامجون به پایان میرسه.
اونها تو این مدت پله های بیشتری درباره ی "رفاقتشون" طی کردن و حالا صمیمی تر از همیشه شدن.....نامجون بعد از اومدن از سفرش و شنیدن غر غر های دونسنگش که چرا انقد دیر برگشته تصمیم میگیره برای خودشو جونگکوک خونه ی جدا بگیره تا یجورایی هم خودش دیگه مستقل بشه و جونگکوک رو هم به این وضعیت عادت بده که بعدا به مشکل برنخوره و روی پای خودش بایسته....
نامجون بعد از مستقر شدن توی خونه ی جدیدشون تصمیم میگیره برای اینکه خرجشون رو دراره....♡~~~~~♡~~~~~♡~~~~~♡~~~~~♡~~~~~♡
سلاااام....
خب این فلش بک بودش که توی ۱۶ سال پیش چه اتفاقایی افتاده و چطور شده که الان کوکی با اینکه داداش نامی نیسش باهم توی خونه زندگی میکنن و....
YOU ARE READING
Tell me the meaning of love:#Vkook #Yoonmin #Namjin
Romance*معنی عشق رو به من بگو* ○●اینجا به هیچ وجه خبری از داستان کلیشه ایی نیست●○ چی میشه اگه پسرای کیم یونجون ،کیم تهیون و جئون جونگ می بعد از چند سال دوباره هم رو ملاقات کنن. ولی این دیدار دوباره قرار نیست کاری کنه اونها باز هم مثل قدیم با دید رفیق باهم...