کوک:(پدرش رو در بیار تایگر!)
به خاطر لحن بامزه ش خنده ای کردم و کف دستم رو بالا آوردم تا های فایو(همون بزن قدش خودمون) بزنه.
با خنده خرگوشی معروفش کف دستش رو به مال من کوبید.
همون موقع دختری قد بلند و لاغر اندام وارد کلاس شد و به جونگکوک سلام کرد. تعجبآور بود چون معمولا دخترها دور و بر جونگکوک اینقدر آرام و با صدای معمولی حرف نمیزنن!
کوک:(سلام لو.)
شخصی که "لو" خطاب شده بود، با چشمان براقش به من نگاه کرد و گفت:(سلام ویکتور!)
با تعجب دوباره از اینکه اسم منو میدانست گفتم:(سلام!)
"لو" با چند نفر که پشت سرش نشسته بودند شوخی کرد و سر جاش نشست. قبلا در همین کلاس دیده بودمش ولی هیچوقت فرصت آشنایی پیش نیامده بود.
ته:(این دیگه کی بود؟)
کوک:(شارلوت ویلیامز، عضو انجمن "خواهری".)
ته:(نمیدونستم همچین انجمنی هم داریم! فکر کردم فقط مرد های اینجا اینقدر احمق ان که اسم انجمنشون رو بزارن "برادری"!)
خنده ای کرد و شانه ای بالا انداخت.
ته:(تو هم عضو انجمن "برادری" هستی؟)
کوک:(مثل یونگی. فکر میکردم بدونی!)
به تتو های روی دستش نگاهی انداختم و گفتم:(به تیپت نمیخورد عضو همچین انجمن هایی باشی!)
کوک:(پدرم از این دانشگاه فارغالتحصیل شد و همینطور برادرام. همشون عضو انجمن بودن. بیشتر یه مسئله خانوادگیه.)
ته:(خانوادت ازت تعهدی، چیزی خواستن؟ برای عضو انجمن شدن؟!)
کوک:(نه واقعا. آدمای خوبی هستن...بهتره بری سر کلاس.)
با ارنج به پهلویش زدم و گفتم:
(ممنون بابت کمک!)کنار جیمین که نشستم سریع گفت:(چطور بود؟!)
ته:(معلم خوبیه.)
جیمین:(فقط معلم؟!)
ته:(جیم! انتظار که نداشتی تو نیم ساعت اونم تو دانشگاه عین هرزه ها بپرم بغلش هان؟!)
جیمین:(از تو نه ولی از اون چرا!)
ته:(من دیگه به چرت و پرت هات گوش نمیدم!)
جیمین به تلاشم برای نادیده گرفتنش خندید.
زیرلب جوری که فقط جیمین بشنوه گفتم:(دوست خوبی هم هست.)
وقتی کلمه "دوست" رو شنید صورتش آویزون شد و من با صدا خندیدم.
جیمین همیشه آرزو داشت بتونیم با دونفر که با هم دوست هستن، همزمان قرار بگذاریم. و حالا احتمال اینکه با دونفر که علاوه بر دوست، همخونه هم بودن قرار بگذاریم، ورای رویا هایش بود.
YOU ARE READING
Lucky 🍀 Thirteen | KOOKV
Romance(سیزده خوش شانس🍀) تهیونگ پسر خوبیه. نوشیدنی نمیخوره، محافظه کارانه لباس میپوشه و از دردسر دوری میکنه. ولی چرا؟ آیا به گذشته اش ربط داره؟ گذشته ای که خیلی وقته دور انداخته... جونگکوک خودِ دردسر عه! یه بوکسور زیرزمینی که همه روابطش از یک شب بیشتر نشد...