Part 3

161 17 0
                                    

جیمین با یه لیوان آیس‌آمریکانو و لته وارد اتاق شد.

_بیا یونگ، برات لته گرفتم.

_مرسی جیمینی.

بوسه‌ای روی لبای جیمین گذاشت و پشت میزی که به تازگی کنار میز جیمین گذاشته بود نشست.

بعد از چند دقیقه یونگی سکوت رو شکست.

_جیمینا؟

_جان دلم؟

_یکیو پیدا کردم، تو روسیه مهارت‌های رزمی رو یاد گرفته و رانندگیش حرف نداره، می‌خوای برای مصاحبه دعوتش کنم؟

_بهش میاد خلافکار باشه.. ولی دعوتش کن.

یونگی قلپی از لته‌ی داغ و خوش‌عطرش رو نوشید و سرش رو تکون داد.

.

_سلام، با پارک جیمین کار داشتم.

_وقت قبلی دارید؟

_خودشون برای مصاحبه دعوتم کردن.

_یه لحظه صبر کنید.

دختر مومشکی تلفن رو برداشت و به جیمین زنگ زد.

_آقای مین یکی می‌خواد با رئیس ملاقات کنه.

_بله چند لحظه..

دستش رو روی میکروفون گذاشت و سمت پسر کلافه برگشت.

_اسمتون چیه؟

پسر چشماش رو توی کاسه چرخوند و بعد از گفتن اسمش منتظر با پاش روی زمین ضرب گرفت.

_بله راهنماییشون می‌کنم.

منشی قطع کرد و از جاش بلند شد.

_لطفاً با من بیاید.

بعد از صادر شدن اجازه توسط جیمین، منشی در رو باز کرد و پسر داخل شد و یونگی راهنماییش کرد.

_سلام، لطفاً بفرمایید.

پسر روی مبلی که نزدیک به میز جیمین بود نشست، جیمین روی صندلی خودش و یونگی روی مبل مقابل پسر چون صندلی خودش از اون دو نفر دور بود.

_لطفاً خودتون رو معرفی کنید.

_من جئون جونگکوکم، دو رگهٔ روسی‌کره‌ایم و توی روسیه مهارت‌های رزمی رو یاد گرفتم و یه مدت هم توی ادارهٔ پلیس کار می‌کردم* ولی به دلایلی استعفاء دادم و ترجیح دادم بادیگارد باشم.

_خوبه.. راجع به رانندگیت چطور؟

_پلیس‌ها باید رانندگیشون خوب باشه، پس رانندگیم خوبه.

_اگه اینجوریه دیگه حرفی نمی‌مونه فقط ما باید یه توضیحاتی بهت بدیم، درسته رئیس؟

جیمین که امروز خیلی حالش خوب نبود با حرکت سرش تأیید کرد.

_ببین من قبلاً خودم بادیگارد و راننده‌ی آقای پارک بودم ولی الان به دلایلی دیگه قادر به انجام دادن اینکار نیستم، البته که اگر اتفاقی بیوفته قرار نیست بشینم و نگاه کنم، به هر حال، خیلی کار آسونی نیست چون آقای پارک سمت مهمی توی کشور دارن و به تبعیت از همین رقبای زیادی هم دارن و پدرشونم به شدت روی سلامتیشون حساسن. همچنین باید داخل یا نزدیک عمارت زندگی کنی یا توی عمارت و صبح سر وقت آقای پارک رو برسونی شرکت، شرکت پدرشون هم یه خیابون بالاتره ممکنه بعضی وقت‌ها نیاز باشه بری اونجا، به علاوه باید تمام مدت دم در اتاقشون بایستی و مواظب باشی کسی بدون اجازه وارد نشه، یه ایرپادم توی گوشت هست که هرکدومشون کار داشتن با یه آلارم خبرت کنن و کارهاشون رو انجام بدی، توی مواقع خاص هم که باید از آقای پارک مراقبت کنی. یه گان هم برای مواقع ضروری بهت داده می‌شه و باید تعهد بدی تو هر حالی از آقای پارک دفاع می‌کنی و هیچوقت علیه‌شون نمی‌ایستی.

Without me / YoonminWhere stories live. Discover now