_چی شده مین؟ جونگکوک جواب درستی بهم نداد.
_آقای پارک خودتون مطلعاید که سرطان به طور ارثی تو خانوادتون بوده، و خب حقیقتش جیمین هم سرطان مغز استخوان داره.
تهیونگ با تموم شدن جملهٔ یونگی روی زمین افتاد و جونگکوک به سمتش اومد و آقای پارک هم با بهت به یونگی زل زده بود.
_م-مطمئنی جیمین سرطان داره؟
_آره، دکتر خودتون تشخیص دادن..
_میتونم ببینمش؟
_آره تازه بیدار شده، تهیونگ توهم میخوای بیای؟
تهیونگ سری تکون داد و چهار نفری وارد اتاق جیمین شدن.
_پدر.. تهیونگ.
_جیمینااااا چه بلایی سر خودت آوردی؟
تهیونگ قطره قطره اشک میریخت و دست جیمین رو میفشرد و پدرش از دور به این صحنه خیره شده بود، اون قدر مغرور بود که حتی گریهام نمیکرد.
_تاتا چیزی نشده چرا گریه میکنی؟
_چیزی نشدههه؟ خودت میفهمی چی میگی؟
_آره چیزی نشده زود خوب میشم، مگه نه پدر؟
_آره هرکاری میکنم که سریع خوب شی، الان با یکی از دکترای آمریکایی تماس میگیرم.
آقای پارک از اتاق بیرون رفت و یونگی نزدیک جیمین اومد.
_تهیونگ لطفاً خیلی دست جیمینو فشار نده.
_آ چشم ببخشید هیونگ.
دکتر وارد اتاق شد و سمت جیمین اومد.
_سلام، میخوام با جیمین صحبت کنم ممکنه اتاقو خلوت کنید؟
_دکتر لطفاً بذارید بمونن.
_مشکلی نداری پسرم؟
_نه مشکلی نیست.
_خب ببین جیمین پدرت با من صحبت کرد و به نظر منم اگه بری آمریکا یا اروپا خیلی بهتره، دکترای بسیار خوبی اونجا هستن و امکاناتشونم که دیگه خودت خبر داری، منم میتونم بیام و ازت مراقبت کنم.
_حالش خوب میشه دکتر؟
_نمیتونم هیچ جواب قطعیای بهتون بدم چون بیماریش خفیف نیست.
شدت گریهی تهیونگ بیشتر شد و دکتر ترجیح داد اونارو تنها بذاره.
_تنهاتون میذارم، و جیمین امشب مرخص میشی تا برای سفرت آماده بشی.
_ممنون.
با خارج شدن دکتر پدر جیمین وارد اتاق شد.
_بهتری پسرم؟
_بله پدر.
_دو روز دیگه میفرستمت مرکز تخصصی درمان سرطان اندرسون تو آمریکا.
YOU ARE READING
Without me / Yoonmin
Fanfiction«بدون من» کاپل: یونمین ژانر: رمنس - انگست «ایدهٔ این فیکشن از آهنگ Without me - halsey هست.»