![]()
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
یه روز که جونگکوک با شوهرش تهیونگ برای خوشگذرونی به بار میرن ، چی میشه جونگکوک حین رقصیدن و تکون دادن باسنش برای شوهرش ، چشم صاحب بار رو بگیره؟+ ولم كن عوضی و گرنه با جفت پا میام تو صورتت
- آروم باش ، فقط میخوام برام یه لپ دنس بری همین مبلغش هم هر چقدر باشه پرداخت میکنم
+ برو به هرزه های خودت بگو برات لپ دنس برن عوضی هیز
× جونگکوک؟ اینجا چه خبره؟؟
+ تهیونگ!
- عالی شد
________________
+اینجا چه غلطی میکنی؟ مگه بهت نگفتم ازم دور باش ، پاشدی اومدی بیمارستان؟- هی دکتر این رفتار خوبی با مریض نیست
مین یونگی بخاطر اون دکتر توی مسابقه شکست خورده بود تا بتونه دوباره ببینتش ؟ واو
________________
+ در خونه من چیکار میکنی؟ اصلا چطور خونه من رو پیدا کردی؟ تو که کامل خوب شدی دیگه از من چی میخوای؟ فهمیدی تهیونگ ماموریته اومدی دوباره اذیتم کنی؟
- شوهرت ماموريته؟ خدایا شکرت
- dance
![](https://img.wattpad.com/cover/369820948-288-k344685.jpg)
YOU ARE READING
oneshot / scenario
Fanfiction مجموعه سناریو و وانشات از کاپل های جونگکوک Scenario and oneshot of Jungkook's couples نامکوک ، جینکوک ، یونکوک ، هوپکوک ، جیکوک ، ویکوک ، سون سام ، تریسام Namkook ' jinkook ' Yoonkook ' hopekook ' jikook ' v...