3| عابر بیکار

10 3 0
                                    

چرا به 'او' کمک کردم؟! یک پلیس! افرادی که امیشه ازشان متنفر بودم...
از پلیس ها متنفرم...
اما نباید تنفر در وجود من رشد کند... نه... نباید...
ولی بدون اینکه بخواهم رشد می کرد.
رشد نکن.

به هر حال کارم کاملا غریزی بود.
وقتی دیدم حالش خوب نیست کمکش کردم. و بعد در یک حرکت خجالت آور فرار کردم.

لعنت به من.
لعنت به او.
لعنت به همه.

چرا به او... از میان این همه آدم چرا باید به او کمک می کردم؟! این جزای اعمال بد او بود.

با این حال من کمکش کردم.
هنوز پشیمانم.
با این حال مطمئنم اگر کمک نمی کردم بیشتر پشیمان می شدم.

Silent ScreamsDonde viven las historias. Descúbrelo ahora