part 16

100 16 6
                                    


جونگکوک فقط تونست بگه:

_لین...!

لین دوست مشترکشون بود. اول با ته هی دوست بود و به واسطه ی ته هی با جونگکوک و بقیه ی اعضای بنگتن آشنا شده بود. لین دورگه ی کره ای چینی و یه بازیگر بود. یه سال از ته هی و جونگکوک کوچیک تر بود و وقتایی که به کره میومد به جای هتل همیشه تو خونه ی ته هی می موند. ته هی اونو مثل دونسنگ واقعیش دوست داشت.

دختری که اسمش لین بود با شادی لبخندی زد و گفت:

_حالت خوبه اوپا؟ راستش می خواستم برم پیش ته هی اونی! ولی درو باز نکرد. دیشب بهش پیام داده بودم که میام ولی جوابمو نداد! منم فکر کردم شاید یادش رفته. می دونی که چقدر سر به هواس! الانم هر چی زنگ می زنم کسی درو باز نمی کنه. منم رمز ندارم.

به چمدون کنار پاش اشاره کرد:

_این وقت شب نمی تونم برم هتل! میشه بیام اینجا تا وقتی اونی بیاد؟ قول میدم ساکت بشینم یه گوشه! خالا شاید یه کم با پلی استیشنت بازی کردم ول--

ناگهان نگاهش به پشت جونگکوک افتاد:

_خدای من اونییا! تو اینجا بودی؟

جونگکوک رو از سر راهش کنار زد و به سمت ته هی دوید.
ته هی که صرفا از سر کنجکاوی به سمت در اومده بود انتظار این حرکت رو نداشت و با پریدن لین به بغلش فقط دستشو به دیوار گرفت که زمین نخوره. و با دست دیگه اش کمر این رو چسبید تا اون هم نیفته و با چشمای گرد شده نگاهش به جونگکوکی افتاد که با بی حوصلگی داشت اون دو نفرو نگاه می کرد.

_اونیی! دلم برات یه ذره شده بود!

لین گفت و سرشو از رو شونه ی ظریف ته هی برداشت و محکم بوسه ای رو گونه اش گذاشت و باعث شد جونگکوک چشماشو بچرخونه.
ته هی با خنده دستشو از رو کمر لین برداشت و گفت:

_تو دوباره اومدی بچه جون؟ که سرتاپای منو تفی کنی؟

لین دوباره بوسه ای صدادار رو گونه ی ته هی گذاشت و با حس اینکه یه نفر داره با چشماش سوراخش می کنه به عقب برگشت و با دیدن جونگکوک گفت:

_تو هم بوس می خوای اوپا؟

ته هی قبل اینکه جونگکوک با حرص جواب لین رو بده و بگه" نه! ته هی هم خودش یکیو داره که بوسش کنه" دست لین رو گرفت و به سمت خودش برگردوند:

_دست از سر کوکی بردار! باور کن اگه این دفعه با هم دعواتون بشه من طرف جونگکوکو می گیرم!

لین با چهره ی درهم رفته گفت:

_تو همیشه طرف اوپارو گرفتی اونی!

ته هی جوری که انگار بار اوله اینو می شنوه گفت:

_واقعا؟

_بله! همیشه تو تیم اونی! همیشه تو بازیا بهش تقلب میدی! و همیشه بهش چسبیدی!

You Are My SaviorWhere stories live. Discover now