Part 11

180 32 26
                                    

مینهو و جیسونگ بعد از اتمام کارشان از مدرسه بیرون رفتند.

آن دو مسیرشان را از یکدیگر جدا کردند. جیسونگ باید سرکار می رفت و با اتوبوس بر نمی گشت.

مینهو ایستاد و به جیسونگ که از مسیر دیگر می رفت، نگاه کرد.

جیسونگ ذهنش درگیر بود و بی توجه به مینهو مسیر خود را رفت.

جیسونگ در تمام مسیر به همه آن اتفاقات فکر می کرد. هنوز نتوانسته بود هیچ کدام از حرف های مینهو را هضم کند.

~چرا .. چرا اون حرفو زد؟ چرا باید حسرت بخوره؟ چرا بخاطر اون حرف دلم لرزید؟ من چم شده ... ~

جیسونگ به این چیزها فکر می کرد تا به رستوران رسید. فرم رستوران را پوشید و همه کار های آن روزش را به اتمام رساند.

به رستوران برگشت تا حقوقش را بگیرد. سر ماه شده بود و آن روز باید حقوقش را می گرفت. حقوق زیادی نبود ولی همان هم به دردش می خورد.

موتور را دم در رستوران پارک کرد و وارد رستوران شد. صاحب رستوران، آقای کیم دم در رستوران ایستاده بود و سیگار می کشید.

جیسونگ سمت او رفت. سوئیچ موتور را به او تحویل داد و با لحن رسمی گفت:

_ ساعت کاریم تموم شده و اینکه اومدم حقوقم رو بگیرم

آقای کیم دستش را در جیب خود کرد و یک پاکت پول را به جیسونگ داد.

جیسونگ تشکر کرد و برای ادای احترام کمی خم شد.

با اتوبوس به محله خود برگشت. آن شب در فروشگاه زنجیره ای کار نمی کرد. صاحب فروشگاه آن روز فروشگاه را بخاطر فوت همسرش تعطیل کرده بود.

جیسونگ با خیال راحت به خانه رفت و وارد خانه شد.

مادرش را دید که روی کاناپه خوابش برده بود. هر روز رنگ و رو پریده تر از قبل به خانه بر می گشت و تنش بی جان شده بود. انگار جوهر وجودش را کم کم بیرون می کشیدند.

با نگرانی و فکر به مادرش به اتاق خود رفت و خودش را روی تخت انداخت. پاکت پول را باز کرد و پول هارا شمرد.

_ چییی؟؟

جیسونگ عصبانی بود. آقای کانگ پانصد وون از حقوق او کم کرده بود.

باهم قرار گذاشته بودند که در ازای کار جیسونگ، به او دو هزار وون ماهانه پول بدهد. اما پانصد وون کم شده بود.

پول را در پاکت گذاشت و روی میز قرار داد. بعد از آن همه زحمتی که کشیده بود، در حقش ناعدالتی شده بود و این خون جیسونگ را به جوش می آورد.

صبح شده بود. جیسونگ آماده شد و به سمت ایستگاه اتوبوس رفت.

سوار اتوبوس شد و بعد از دقایقی اتوبوس ایستاد و مینهو هم سوار اتوبوس شد. نزدیک جیسونگ شد و کنار جیسونگ ایستاد.

Gloomy Where stories live. Discover now