KOOK :
■ پس هزینه عروسی نصف نصف
● بله دقیقا
■ و غذا ...
× حس نمیکنید شما دونفر دارید ازدواج میکنید یا ما البته فرقی هم نداره من فعلا میرم
بلند شد که بره
● داری چی میگی سریع بشین
با عصبانیت گفت+ با اجازتون منم میرم علاقه ای به این بحث ندارم
منم بلند شدم و سریع از تو اون فضای خفه فرار کردم سریع در رو پشت سرم بستمو نفس عمیق کشید که دست یکیرو رو شونم حس کردم و مثل کسی که بهش برق وصل کرده باشن از جا پریدم اومدم چیزی بگم که فاک چشاش اوففف به روی خودم نیاوردم
+داری چیکار میکنی؟
× نترس نمیکنمت باهات حرف دارم
+ سریع بگو
× اینجا نمیشه
+ پس کجا رو تخت (وقتی ذهن رایتر ناگهان خدایی میشود)
× چرت نگو و دنبالم بیا
گفت و به سمت چپ راهرو صاف و بی نور حرکت کرد منم از سر بیچارگی و البته کنجکاوی دنبالش کردم
بعد پنج دقیقه وایساد
× تو عاشقمی ؟+ چی داری میگی مغزت از کار افتاده
× پس چرا میخوای باهام ازدواج کنی
+ ایو ( با صدای اروم ) و بزور پدرم
× خب که اینطور من بخاطر نقشم تو اجتماع باید طوری رفتار کنی که انگار عاشقمی
+ وات د فاککک
× فقط بیرون من مدل خواننده و بازیگرم معلومه که نباید بخاطر خواهر و پدرت تو دردسر بیفتم
+ چشم عالیجناب امر دیگه(با لحن مسخره ای گفت)
× فعلا همین خوبه ازدواجمون ۷ روز دیگست
+ جانممم ۷ روززز
× اینو من نزاشتم اون دوتا روباه پیر گذاشتن
نمیتونم خوشحالیم رو بابت اینکه بهشون روباه پیر انکار کنم پس گفتم
+ باشه تا هفت روز دیگه روتو اینورا نبینم
JIMIN:
چشمامو که باز کردم تو یک اتاق با تم مشکی بودم
VOUS LISEZ
Best choice or worst choice?/VKOOK
Fanfictionکاپل اصلی :VKOOK کاپل فرعی :YOONMIN_ میدونستی اگه استخون رو بشکنی و از هم دور کنی رشد میکنه؟ استخوان انسانیه خود انسان چی؟ آره درد و سختی ، شکست باعث بلند شدن انسان میشه اما اگه فقط تو مرحله شکست بمونه پس کی زمان رشده؟ این زندگیه کوکه جنگکوکی که د...