"اخرش بد تموم میشه"
تهیونگ گفت و به چهره اخم کرده جونگکوک نگاه کرد
"یعنی چی ته ته من بهت گفتم نمیتونم فیلم غمگین نگا کنم"
تهیونگ که حالا داشت با صدای بلند میخندید خودشو رو مبل ولو کرد
"این خنده دار نیست به چی میخندی؟!"
کوک با حرص گفت بعد خاموش کردن تی وی کمی رو مبل جا به جا شد پاهاشو دو طرف بدن تهیونگ که روی مبل دراز کشیده بود قرار داد
"تهیونگ انقد اذیتم نکن"شاهزاده که حالا خنده هاش تموم شده بود با شیطنت درحالی که سر انگشتاش پهلوی پسر مقابلش رو نوازش میکرد لب زد
"بیبی ناراحت شدی؟ من داشتم شوخی میکردم"
جونگکوک که از لحن پسر حس بدی گرفته بود از روش بلند شد و به سمت اتاق خواب رفت.اونا خیلی وقت بود بیشتر شب ها کنار هم میموندن و باهم وقت میگذروندن ولی تهیونگ بیش از حد کرم میریخت تا جونگکوکو اذیت کنه چون براش لذت بخش بود، درحالی که اون خواننده میخواست از حرص سرشو به دیوار بکوبه معلوم نبود دوست پسر گرفته یا الهه عذاب؟
البته اون برای الهه عذاب بودن زیادی جذاب بود!تهیونگ پشت سرش وارد اتاق شد و سمت جونگکوک که حالا داشت میخوابید رفت
"ببخشید"
شاهزاده دستاشو دور کمرش حلقه کرد بدنشو به بدن نسبتا خنکش چسبوند و سرش رو پایین برد
حالا تهیونگ سرش تو گردن جونگکوک بود و نفساش رو پوست پسرعصبانیش خالی میشد
"میدونی که خیلی دوست دارم"جونگکوک با حس نفسای ته تو گردنش لب زیرینش رو بین دندوناش گرفت تا چیزی نگه با بوسه یهویی تهیونگ رو گردنش ابروهاش به سمت بالا متمایل شد
"حالا چطور از دل پسرکوچولوم در بیارم؟"
زمزمه تهیونگ باعث شد که جونگکوک کمی بدنش رو بالا بکشه و سر تهیونگ از تو گردنش بیرون بیاد
درحالی که به چشمای هم خیره بودن تهیونگ سرشو جلو برد شروع به بوسیدن لبای جونگکوک کردتهیونگ کامل روی جونگکوک دراز کشید و زانوش رو بین پاهای خواننده قرار داد درحالی که با زبونش دهن پسرو مزه میکرد با بینیش نفسای تندشو خالی کرد
جونگکوک کمی سرشو کج کرد تا بهتر بتونه لباشو مک بزنه با تردید انگشتاش بالا رفت و بین موهای تهیونگ قرار گرفت تا پسرچشم عسلی عقب نرهبی اختیار پایین تنشو به زانوی تهیونگ که بین پاهاش بود میمالید و هرزگاهی ناله خفهای بین بوسشون سر میداد
تهیونگ برای گرفتن نفس کمی عقب اومد و بوسشون رو قط کرد درحالی که به چشمای خمار کوک زل زده بود زانوش رو بالاتر آورد و با شیطنت رو عضوه جونگکوک کشید
"تا الان بزور تحمل کردم کوکی"همین جمله کافی بود تا جونگکوک پهلوی شاهزاده رو بگیره روی تخت بندازه و با دراوردن تیشرتش روی تهیونگ قرار بگیره
"خیلی گرمه"
تهیونگ زمزمه کرد و بلافاصله جلو اومد تا لباس خودشم در بیاره
حالا هردو با بالاتنه لخت روی تخت بودن.
جونگکوک بوسه ریزی به لبای شاهزادش زد و بوسه هاشو تا گردنش ادامه داد
"تو خیلی زیبایی"
بوسه هاش رو پایین تر برد و بین سینه پسر بوسه گذاشت
"دیوونم میکنی"تهیونگ شونه پسرو گرفت و بدنشو از روی خودش بلند کرد تا جاهاشونو عوض کنه
"من تاپم"
پسرچشم عسلی یهوی گفت که باعث خنده از ته گلو جونگکوک شد، درحالی که تهیونگ روش قرار گرفته بود جونگکوک چنگی به پهلوهاش زد تا بالاتر بیاد
"ولی منم باتم نیستم"
شروع به بوسیدن لبای تهیونگ کرد.شاهزاده درحالی که با اشتیاق جونگکوک رو میبوسید دستشو پایین برد و کمربند شلوارشو باز کرد
"پس دوتا راند!"
رو لباش زمزمه کرد و شلوارشو دراورد________
با چشمای نیمه باز به تهیونگی که نمیذاشت بخوابه خیره شده
"مگه آلارم صبگاحی چیزی هستی تهیونگ، بگیر بخواب"
جونگکوک غر زد و بالشتو سمت مزاحمی که نمیذاشت به ادامه خوابش برسه پرت کرد
تهیونگ بالشتو گرفت و انداختش پایین تخت، بلافاصله خم شد بدن جونگکوکو تو بغلش کشید
"بلند نمیشی؟ من گشنمه"کوک با زمزمه آرومی که گوششو نوازش میکرد چشماشو باز کرد و چینی به بینی خوش فرمش داد
"منو بیدار کردی برات صبحونه درست کنم؟"
تهیونگ خندید و از روی تخت بلند شد
"نه باید زودتر بریم یه جایی!"جونگکوک که حالا کاملا بیدار شده بود روی تخت نیم خیز شد و به تهیونگی که درحال پوشیدن لباس بود نگاه کرد
"کجا میریم؟"
منتظر به پسرمقابلش خیره موند و بعد چند لحظه از روی تخت بلند شد
"استودیوت"بعد گفتن حرفش از اتاق بیرون رفت که باعث جونگکوک مثل جوجه پشت سرش راه بیوفته
"استودیوم؟ چرا؟ تو که پیانو بلد بودی آقای کیم میومدی اونجا چون بهونت بود، الان دیگه چرا؟"تهیونگ از توی یخچال مربا و تست رو دراورد و روی میز قرار داد
"میریم اونجا چون میخوام یه ویدیو بگیریم"
"ویدیو؟ چه ویدیوی؟"
جونگکوک بلافاصله پرسید و پشت میز نشست
"باهم پیانو بزنیم و تو صفحه رسمی من اپلودش کنیم"
YOU ARE READING
the eyes of the moon
Romance•کامل شده• چی میشه اگه جونگکوک آیدل معروف تو یکی از لایواش اعتراف کنه از شاهزاده کشورش کیم تهیونگ خوشش میاد؟ و کیم تهیونگی که به صورت ناشناس اون رو دنبال میکنه.