چپتر3: سفر رایگان به اروپا

2 1 0
                                    


زهرا با ضربه‌ای طنین‌آمیز، مجموعه‌ای از مجلات را روی میز اتاق توجیهی بال غربی می‌اندازد. او می‌گوید: "این دقیقاً همون چیزیه که امروز صبح تو راه اینجا دیدم. فکر نمی‌کنم لازم باشه یادآوری کنم که دو بلوک اون طرف‌تر زندگی می‌کنم".

جونگکوک به تیترهای مقابلش خیره می‌شود.

سقوط 75000 دلاری

مبارزه سلطنتی: شاهزاده تهیونگ و پسر اول

کتک‌کاری عروسی سلطنتی

جنگ دوم انگلیس و آمریکا

هر کدام همراه با عکسی از او وتهیونگ که در انبوهی از کیک زمین خورده‌اند، کت و شلوار مضحک تهیونگ، کج و معوج و پوشیده از گل‌های له‌شده خامه‌ایست، درحالی که مچ دستش به دست جونگکوک چسبیده، ویک تکه نازک قرمز روی گونه‌اش نقش بسته.

جونگکوک تلاش می‌کند چیزی بگوید:"مطمئنی واسه این کار نباید تو اتاق بحران باشیم؟"

به نظر نمی‌رسد زهرا و مادرش که آن طرف میز نشسته‌اند، آن را خنده‌دار بدانند. رئیس جمهور از بالای عینکش نگاهی مخرب به او می‌اندازد و او دهانش را می‌بندد. این‌طورنیست که از زهرا، معاون اول کارمندان مادرش و دست راست او بترسد. او ظاهری تند و تیز دارد، اما جونگکوک قسم می‌خورد که یک لطافتی جایی درون قلبش وجود دارد. جونگکوک بیشتر از کاری که مادرش ممکن است انجام دهد می‌ترسد. آن‌ها طوری بزرگ شدند که در مورد احساسات خود بسیار صحبت کنند و بعد مادرش رئیس جمهور شد و زندگی کمتر در مورد احساسات و بیشتر به سمت روابط بین الملل تغییر جهت داد. جونگکوک مطمئن نیست کدام مورد سرنوشت بدتری داشته‌است.

الن با صدای بلند و پر از تحقیر از نسخه خود از مجله دِ سان می‌خواند:" منابع داخل مراسم سلطنتی گزارش می‌دهند که این دو دقایقی قبل ازفاجعه کیکی در حال کشمکش بوده‌اند."

جونگکوک حتی سعی نمی‌کند حدس بزند که مادرش چگونه به نسخه امروز یک مجله زرد بریتانیایی دست یافته‌است. رئیس جمهور مادر به روش‌های مرموزی عمل می کند.

"اما افراد داخلی خانواده سلطنتی ادعا می‌کنند که دشمنی پسر اول با تهیونگ برای سال‌ها ادامه داشته‌است. یک منبع به دِ سان می‌گوید که تهیونگ و پسر اول از اولین دیدارشان در المپیک ریو با هم اختالف داشته‌اند و دشمنی آن‌ها آن‌قدر این روزها رشد کرده که حتی نمی‌توانند با هم در یک اتاق باشند. به نظر می‌رسید که جونگکوک دیر یا زود رویکرد آمریکایی را در پیش بگیرد: یک درگیری خشونت آمیز..."

"واقعاً فکر نمی‌کنم که بتونی به سکندری خوردن روی میز درگیری‍ـ"

الن با لحن وحشتناک آرامی می‌گوید: "جئون جونگکوک. خفه شو".

Red, White & Royal Blue - KookvWhere stories live. Discover now