🩷Enjoy🩵
___________
چشمهای سونگچول بیشتر از قبل گشاد شد. قلبش با سرعت زیادی تپید و به مرد روبهروش که با لبخند اشک شوق میریخت ،خیره شد.
این حقیقت داشت؟
اون داشت دوباره پدر میشد؟سونگچول با ناباوری صورت جونگهان رو قاب گرفت و در حالی که بلند بلند میخندید،
اون رو محکم به آغوشش کشید و فشار دستش رو بیشتر و بیشتر کرد."من دارم دوباره پدر میشم؟!
قراره یه ورژن دیگه از تو داشته باشم؟؟!!"جونگهان با چشمانی خیس از شادی، سرش رو به سینه سونگچول تکیه داد و نفس عمیقی کشید. قلب هر دوی اونها از شوق طپش میزد. سونگچول گونههای خیس جونگهان رو با انگشتانش پاک کرد و با لبخندی که تا بناگوشش کشیده بود، گفت:
"متشکرم جونگهان، متشکرم
که تویه زندگیم هستی."جونگهان با گریه بیشتر دوباره اون رو به آغوش کشید و چند دقیقه در آغوش هم موندند
تا اینکه بالاخره از هم جدا شدند.با لبخندی که از چهرهاش محو نمیشد، دستش رو پایین اورد تا شکم جونگهان رو نوازش کنه
و بعد پرسید: "هنوز خیلی کوچولوئه.
کی فهمیدی؟"جونگهان در تایید حرف اون، سرش رو تکون داد و با دست کشیدن رو شکمش پاسخ داد:
"امروز صبح فهمیدم."
سونگچول برای لحظه ای سکوت کرد و سپس پرسید: "اگه حقیقت آشکار نمیشد، قصد داشتی بهم بگی؟"
جونگهان سرش رو بالا و پایین تکون داد.
"وقتی فهمیدم، با خودم فکر کردم شاید همینه که قراره دوباره ما رو با هم جمع ببنده"اون دستش رو روی دست سونگچول قرار داد
و بعد با کمی ناراحتی ادامه داد:"از مسابقات انصراف دادم..
قرار شد سال بعد شرکت کنم"سونگچول دست جونگهان رو محکمتر فشرد و با لبخندی پر از عشق و دلدادگی به اون نگاه کرد. "میدونم که خیلی برات سخت بود. اما سلامتی تو و نینیمون الان مهمتر از هر چیزه. مطمئنم که سال بعد قراره تاریخ سازی کنی.."
جونگهان لبخندی زد و سرش رو به نشونهیِ تشکر تکون داد. "تو همیشه به من آرامش میدی."
سونگچول به اون لبخند متقابل زد سپس چشماش رو آهسته بست ، بلوز بافتنی جونگهان رو تا نوک سینه هاش بالا کشید و با بوسه زدن بر شکمش، عشق رو به همسر و فرزندش تزریق کرد.
BẠN ĐANG ĐỌC
dive into love | JeongCheol
Fanfictionسونگچول و جونگهان حدود یک ساله که از هم جدا شدند ،و تنها فرزندشون اونها رو با هم جمع میبنده آیا احتمال وجود داره که عشق دوباره در دلشون شکوفا شه؟ 📎کاپل ها: جونگچول، سوکسو 📎ژانر: درام، کمدی ، رومنس 📎وضعیت: پایان یافته ❗️Smut & Mpreg 🔝 seungche...