فلش بک دو هفته قبل
د.ا.ن.نادیا
هه فکر کرده به خاطر اینکه یه خوانندس از ماها بهتره؟؟؟ کاملا اشتباه فکر میکنه دارم به این فکر میکنم که با یکم اذیت کردنش خیلی خوشحال میشم پس دیروز با جیمی قرار گذاشتیم بریم خونه ی لانا و بعد از کلی گشتن بالاخره تونستیم خونه ی این دختره ی لوس با اون دوست پسر احمقش رو پیدا کنیم و مطمئنن باید یه جوری از نگهبان ها رد بشیم ولی به عنوان دوتا طرفدار میریم
هه چه روز خوبی بشه اون روز
د.ا.ن.لانا زمان حال
هه این یه شوخیه مسخرس وقتی با حوله دم در وایسادم و به دوتا ادم روبه روم نگاه میکنم خیلی احمقانس الان نمیدونم باید چی کار کنم
ه-لانا؟کیه؟
هز گفت و اومد دم در پیش من و اون فرشته ی نجاتمه
ن-هی من فکر کنم هری داره کاملا با این هرزه کوچولو حال میکنه از سر و وضع لانا معلومه!!اون گفت و به بدن من که فقط با یه حوله پوشیده شده بود اشاره کرد و من کاملا شکه شدم
ل-نه عزیزم اشتباه گرفتی یه نگاه به خودت تو آینه بکنی میفهمی هرزه کیه درسته من به جیمی خیانت کردم ولی هیچکی به اندازه ی تو نمیتونه هرزه باشه!
جیمی- نه هرزه به کسی میگن که با خوابیدن با یه نفر دیگه نفر قبلی رو فراموش کنه و هی چند بار تاحالا با خوابیدن با یه نفر دیگه به هری خیانت کردی؟
ل-برین گمشین امید وارم دوستایی که نصیب من شده نصیب هیشکی نشه شما ها اگه واقعا دوستام بودین حداقل یه تبریک کوچولو بهم میگفتین نه اینکه پاشین بیاین دم خونم و اذیتم کنیهنوز نون اخر جملم رو نگفته بودم که جیمی پرید وسطه حرفم
ج-هری برا هرشب چه قد ازت میگیره؟
هری که واقعا تا الان جلوی خودشو گرفته بود یقه ی جیم رو گرفت و کوبوندش به دیوار و شروع کرد به حرف زدن
ه-بیین بچه کوچولو سعی کن از این به بعد کم تر زر زر کنی و گوه اضافی نخوری کافیه یه بار دیگه بفهمم داری یه گهی میخوری تا لانا رو اذیت کنی اون وقته که دیگه باید وصیت نامت رو بنویسیاون این رو گفت و بعد زد تو اونجای جیمی و جیمی پخش زمین شد
ه-و همین طور تو
هری گفت و به نادیا که قطره های اشک از چشماش میریخت گفت بعد در رو کوبوند تو صورتشون و اومد و سریع بغلم کرد
ه-تموم شد عزیزم
من که شکه شده بودم تازه بعد از چند دقیقه منم هری رو بغل کردم------------------_---------------_----_----_--
خدا رحمتون کرد من چیزای بد تر تو ذهنم داشتم ولی گفتم یکم بهتون رحم کنم
خخخخخاصلا از رای ها راضی نیستم گفته باشماااا :-[
الان دارم بدون شرط گذاشتن داستان رو میزارم ولی یهو دیدین به قسمتهای حساس که رسید شرط های بدجور گذاشتمااااا
اخه من نمی دونم ششصد و خورده ای ادم دارن فنفیک رو میخونن بعد هر قسمت خیلیکه رای بخوره هشتاس !!!!
YOU ARE READING
the real love
Randomلانا دختریه که به خاطر یه پروژه تو مدرسه اش مسیر زندگیش عوض میشه و اون توی مسیر جدیدش میتونه عشقه واقعیش رو پیدا کنه؟