⛤part 14⛤

900 148 39
                                    

🔞SEXUAL CONTENT🔞
🔞SMUT🔞
با اتصال لب هاشون ب هم جریان قوی از لذت توی بدنشون جاری میشه

با انگشت شصتش روی سوراخ صورتی و نیمه باز پسر فرفری و ماساژ میده تا ماهیچه هاش از حالت انقباظ خارج بشن و موقع دخول احساس درد نکنه

دیک سفتشو توی دست هاش میگیره و روی سوراخ هز میکشه و ذره ذره ب داخل فشارش میده

هری با احساس کشیدگی ماهیچه هاش ناله میکنه و بین بوسشون نفس عمیقی میکشه

چشم هاشو روی هم فشار میده و لب های پف کرده و صورتیشو ب دندون میکشه

لویی بوسه و قطع میکنه و دستشو ب طرف باسن پسرش میبره و با ماساژ دادنش حس خوبیو بهش منتقل میکنه تا بتونه با تمرکر کردن روی اون درد کمتری و احساس کنه

تقریبا نصف دیکش فرو رفته و هری احساس میکرد ک قراره ب دو نیم تقسیم شه و این آسیب میزد

_ل...لو!؟

با صدای ملتمس و لرزون اسمشو ب زبون میاره و لویی مثل همیشه از شنیدن اسمش با صدای دوست داشتی هری واقعا لذت برد!

_بله سوییتی!؟

گرمی اشک های مزاحم گوشه چشمش بهش یادآوری میکرد ک نیاز داره این متوقف شه

_د...درد میکنه

تحملش تموم میشه و با صدای بلند گریه میکنه و ب اشک هاش اجازه ریختن بده

_هری این خوب میشه بهت قول میدم فقط پاهاتو روی شونه هام بذار و بهش فکر نکن

وقتی ک میخواست کاری و ک لویی گفت انجام بده کمرش تیر کشید و درد توی پاهای سفید و خوشفرمش پیچید اما با هر سختی ک بود توی پوزیشنی ک لویی درخواست کرده بود قرار گرفت

توی این پوز سوراخش باز تر میشد پس لویی یک باره نصفه دیگه دیکشو داخل کرد

و خب هری جیغ زد!؟ی چیزی شبیه این همراه با اشک و چند تا ناله منقطع با صدای نیازمندش!

روی صورتشو خیس میبوسید و با انگشت شصت رد اشک های شور روی گونه اشو پاک میکرد و با ماساژ دادن بدنش ارومش میکرد

بعد از چند دیقه ای ک برای لویی مثل ساعت های طولانی گذشت هری بالاخره نفس لرزونشو بیرون داد و چشم های خمارشو با مکث باز کرد و لویی دوباره مجذوب اونا شد!

فرقی نداره ک چند بار توی اون ها خیره میشه لویی بهشون عادت نمیکنه و هر دفعه مثل دفعه اول یک حس و دریافت میکنه و بیشتر عاشق پسر فرفریش میشه!

_ن...نمیدونم قراره چیکار کنی اما ش...شروع کن!

صداش دیگ نمیلرزید و این یعنی دردش کمتر شده و کم کم میتونه اون حس خاص و درک کنه و خب لویی حدس زده بودک هری از صحبتاش راجع ب سکس چیزی نفهمیده باشه

آروم خودشو بیرون میکشه و بعد از چند ثانیه فرو میکنه و مطمئن میشه ک ب جای درستی برخورد کنه!

وقتی ک هری داد میکشه و بعد از حلقه کردن دستش دور گردن لویی اونو ب طرف خودش میکشه متوجه میشه ک پروستاتشو پیدا کرده!

اولش هری ب شدت تحت فشار قرار گرفت و آسیب دید اما بعد از چند ضربه ملایم لویی روی پروستاتش روی سکه برگشت و اون غرق در لذت شد!

لویی بی رحمانه ب قسمت سفت داخل هری میکویبد و باعث میشد ک اون کاملا داد بکشه و بعد از هر ضربه با ناخن هاش پوست کتفشو خراش بده

براش مهم نبود ک لیام یا زین ممکن این صداهارو بشنون اون فقط میخواست توی هری حل بشه
سرعت ضربه هاشو بالا برد با اینکه میدونست این قراره کمی برای هری دردناک باشه

اتاق پر شده بود از صدای ناله های عمیق هری و برخود هدبورد تخت ب دیوار!

هری بعد از ضربه ای ک دوباره ب پروستاتش خورد مستانه خندید و لویی با دیدن اون ک داره لذت میبره لبخند زد و بین نفس نفس ها و تلمبه هاش پرسید:خوش میگذره!؟

هری فقط سرتکون داد و دوباره لب هاشونو ب هم متصل کرد

لویی وقتی ک احساس کرد نزدیکه بوسه و شکست و بعد از چندتا تلمبه عمیقا داخل هری اومد و ب آرومی دیکشو از سوراخ حساس و ملتهب هری بیرون میکشه و ب اون هم هندجاب میده!

در اثر بالا و پایین شدن دست لویی روی دیک هری ک از نوکش اون پری کام ترشح میشد صدای عجیبی ایجاد میشد

چشم هاشو روی هم میذارع و با تمام توانش داد میکشه و ارضا میشه و تا چند دیقه بعد از اینکه از ارگاسمش پایین بیاد ستاره هارو جلوی چشم هاش میبینه

لویی روی تخت میفته و بدون توجه ب کثیفی بدنشون روی لب های هری بوسه میذاره و فرفری های بلوطی و خیس از عرق هری و از توی صورتش کنار میزنه

وقتی ک منتظر بودن نفس هاشون ب حالت عادی برگرده تقه ای ب در اتاق خورد

_بله!؟

با بیحوصلگی سوال میکنه و بعد از شنیدن جوابی از جانب لیام ک میگه"بهتره آروم تر باهاش رفتار کنی"چشم غره میره

________________________________________
نسخه نیام این داستان نوشته خودمه
تو تل تو چنل @smut1dsmut گذاشته شده
اگر خوندید حتما نظر بدید
و الان هر جا ک لیام دیدید وسط اسمات منطورم لویی بوده و هر جا ک نایل دیدید منظورم هری بوده
Vote n cm plz

ALMA

my little blue[L.S/completed]Where stories live. Discover now