بچه همسایه😐👶 ا.ه(اسم همسایه) _بله بله البته _خداحافظ تلفونو قطع کردم و از پایین داد زدم _ننناااایییللللل اتاق خواب ما طبقه بالای خونه بود _نننااایییلللررررر نا:چیههههه؟؟؟ _بیا پاییییین بگمممم نایل اومد پایین روبروم وایستاد نا:چیه؟ _لئو داره میاد نا:چی من از اون بچه متنفرم _مامانش میره بیرون و قراره یه ساعتی پیش ما بمونه نا:عاه شت نههههه _بعلهههه داشتیم حرف میزدیم زنگ خونه خورد رفتم درو باز کردم که لئو دویید تو و رفت بغل نایل نایل بغلش کرد و صورتشو بوس کرد ولی ولی لئو دستشو برد عقب و خوابوند تو صورت نایل اخ اخ چه صدایی هم داد😐😂 لئو فقط 6 سالشه ولی حتی نایلو هم حریفه با مامانش حرف زدم و رفتم تو خونه و با مواجه شدن با صحنه مقابل از خنده ترکیدم😂😂 لئو نایلو انداختع بود زمین و نشسته بود رو شکمش و چک میزد تو صورت نایل نا:ولم کن بچه رفتم لئو رو بغل کردم و صورتشو بوسیدم لئو:سلام خاله ا.ت😊 _لئو چرا نایلو اذیت میکنی؟ نا:این بچه نیست شیطانه لئو:شیطان خودتی😐 نا:بچه پررو😐 لئو:بچه پررو خودتی😐 نا:عجبا😐 لئو:عجبا خودتی😐 نا:هن؟😐 _بسه دیگه😐😂 لئورو بردم گزاشتم پشت میز و بستنی دادم بهش و اون شروع کرد به خوردن نایلم نشسته بود رو مبل و با اخم به لئو نگاه میکرد😐 کلی با لئو بازی کردم و هر وقتم نایل میومد پیشمون میپرید رو نایل و میزدش😐✋🏻 نایل رو مبل نشسته بود و تی وی نگاه میکرد بلند شدم برم پیش نایل لئو هم باهام اومد و رفت نشست رو پاهای نایل منم گوشیمو دراوردم و ازشون عکس گرفتم لئو برگشت زل زد تو چشاش یه لبخند کیوت زل و دوباره یه چک تو صورت نایل زنگ خونه خورد و مامان لئو اومد بردش دیگه صورت نایل قرمز شده بود😐 _عزیزم صورتشو نا:من واقعا خ گناه دارم :( _اوخی *-*
Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.