⚡🔙
تقه ای به در زده شد و بعد سری از لای در داخل اتاق اومد
" سلام؟ "
لبخند دندون نمای پسر قدرت اعتراض رو از هر آدمی میگرفت .. چه طور ادم میتونست در عین حال هم جذاب باشه و هم کیوت؟
" نگفته بودی میای! "
در کمی بیشتر وا شد و پسر مو فرفری این روز هاش بیشتر وارد اتاق شد .. شونه ای بالا انداخت و روی تخت نشست
" امم یهویی شد .. داشتم یه کیک فوق العاده درست میکردم که یهو دلم هوای یه تتو آرتیست بد اخلاق رو کرد "
لویی از جاش بلند شد و به سمت میز وسایلش رفت .. کاری نداشت که انجام بده فقط دلش نمیخواست این فرفری لجوج لبخند روی لبش رو ببینه
لویی : آها .. خوب حالا که دیدی چرا بر نمیگردی سر کیک فوق العاده ات؟
صدای جیر جیر تخت اومد و بعدش صدای گرمی توی گوش هاش پیچید
" اوه .. دارم میرم دیگه! خدافظ لویی "
بوسه ای روی گونه اش نشست و باعث شد سر جاش خشک شه .. از کی تا حالا غریبه ها حق بوسیدن گونه ی همدیگر رو داشتن؟
لویی : هی هی!
برگشت تا اعتراض کنه ولی اتاق خالی بود .. پسرک مو فرفری به همون سرعتی که اومده بود ، نا پدید شده بود ..
لبخندی روی لب هاش شکل گرفت .. دروغ نبود اگه میگفت این پسرک لعنتی بالاخره موفق شده بود جاش رو توی قلب لویی باز کنه!
لویی : لعنتی دوست داشتنی!
⚡🔙🔚
سرش رو روی بازوی لیام تنظیم کرد و نفس عمیقی کشید .. هر ثانیه که میگذشت آرامش بیشتری وارد رگ هاش میشدن .. این حس امنیتی که کنار لیام میگرفت رو دوست داشت
لیام : به نظرت اون دو تا خوابیدن؟
زین : منظورت اون سه تاست دیگه؟
لیام با یادآوری نایل که درست توی اتاق رو به روییش خوابیده بود لبخندی زد
لیام : آره .. دیوار ها خیلی نازکن نه؟
زین چرخی زد و صورتش رو توی گردن لیام فرو برد
زین : هممم .. تازه خواب جاس هم سبکه!
لیام لبخندی زد وقتی لب های زین روی گردنش قرار گرفتن .. و برای اولین بار از اینکه با نایل توی یه خونه زندگی میکنه پشیمون شد
لیام : یعنی نمیتونیم انجامش بدیم؟
زین لبخندی میون بوسه های ریزی که روی گردن لیام میگذاشت زد ..
YOU ARE READING
ps, I love You |Z.M| • |L.S|
FanfictionHighest Ranking : #1 in zayn malik #1 in liam payne #2 in romance پایم را روی مین گذاشتهام! اگر تِکان بخورم مردهام... باید همینجا که هستم بمانم تا آخر دُنیا دُرست وضعیت ِسرباز جنگی را دارم، کنار تو و زیباییات... 👈🏻 لیام پین عاشق دو تا گوی خورشی...