بچه ها جونم، میشه اگه هر پارتی که میخونید و دوستش داشتید وُت (ستاره) یادتون نره لطفا؟ *-*
_هاااااااااااااااع
چانی لنگِ دراز در حالیکه روی صندلی،پشت لپ تاپ نشسته بود ، خمیازه ای کشید.
ساعت ها بود توی اتاقش نشسته بود و پشت لپ تاپ کار میکرد . اما ایده ای به ذهنش نمیرسید.
همش تقصیره اون پسر نمکدونِ ظهری بود که اعصاب برای چانیول نذاشته بود. چانیول بی انصاف نبود مطمئنا اگر اون پسر رو توی موقعیت دیگه ای میدید با هم رفیق فاب می شدند اما خب در بدترین زمان و بدترین مکان و حالت ممکنِ روحی برای چانیول باهم آشنا شده بودند.
از فردا قرار بود که گردش توی جیجو رو با بکهیون شروع کنند. چانیول احساس عجیبی داشت . نمیدونست چه احساسیه ولی یقینا بد نبود ؛ هر چی بود ، بد نبود!
ساعت ها بود خبری از بکهیون نداشت . هنوز یک روز نبود که با هم آشنا شدند اما دوست داشت بازم ببینتش .
اسم این جور خواسته های قلبی که دلتنگی نیست؛ هست؟ از اتاق جدیدش بیرون اومد و از پله ها پایین اومد
" چون الان تشنشه و اصلا هم قصد نداره که ببینه بکهیون داره چیکار میکنه ، چانی فقط تشنشه "
بله ، این ها دلایل مغزِ خود درگیر پارک چانیول بود که داشت هدف خودش رو از تکون دادن عضله ها و چربی ها و استخون های بدن ِ پارک چانیول،هی با خودش تکرار میکرد.
چانیول که به زیر پله ها رسید فهمید بکهیون توی قسمتی از پذیرایی هست که رو به تلویزیونه . آهنگی که داشت پخش میشد نسبتا سکسی بود ! اما مربوط به گروهی دخترانه !! و بکهیون داشت رو بروی تیوی اداشونو در می آورد ! ادا که چه عرض کنم ! حتی بهتر از اونها !!!
چان فکش به پارکت های ویلا چسبیده بود.... از چشمهاش که بهتره حرف نزنیم ! کروی های توی حفره ی چشمش اندازه ی تخم مرغ درشت شده بودند ! مگه میشه؟ مگه داریم؟
اجرا که تموم شد چانیول بدون اینکه دست خودش باشه شروع کرد به دست زدن ... اصلا حواسش نبود که اجرای بکهیون تموم شده چون توی همون لحظه داشت حرکات بکهیون،توی سرش ریپیت میشد .
حرکاتِ بینظیر باسن ، پا ها و دست هاش ، انعطافش و مهارتی که با چشمهاش هم میتونست لمسشون کنه .
بکهیون متوجه حضور چانیول نشده بود مثل همه ی وقت هایی که مشغول رقص میشد و زمان و مکان براش بی معنا میشد.
_ اوو .. چانیولا ببخشید نفهمیدم اینجایی!
_ اوه هیونگ ببخشید من باید اعلام حضور میکردم تشنه ام شده بود و وقتی اومدم اجراتو .... اوه من محو رقصیدنت شدم !
- هاهاها چانیولی خودت رو اذیت نکن. تو کار اشتباهی نکردی.
شت! صدای خنده های بکهیون از رقصش هم سکسی تر بود ... چانیول فقط تونست آب دهنش رو قورت بده.
ESTÁS LEYENDO
Cactus
Romanceبعضی از آدما رو انگار قبلا یه جایی دیدم. خیلی آشنا هستن. انگار که خوب می‌شناسیمشون. برای پارک چانیول،بیون بکهیون از همون دسته است. اگر قرار باشه دو نفر هم‌دیگه رو ملاقات کنن، حتما میکنن. حالا چان و بک هم رو دیدن و بیون تصمیم گرفته دیگه سخت گیری نکن...
