تمام داستان از ديد لويي است
0.0"مرا به كليسا ببر."
مرا به كليسا ببر
مي خواهم مانند يك سگ در معبد هايي كه از دروغ هايتان ساخته شده پرستش كنم
مي خواهم گناه هايم را بر زبان آوردم و تو مي تواني چاقويت را تيز كني
آن مرگ مرگ باررا به من پيشنهاد كن
خداي خوب، بگذار جانم را به تو بدهم...*
[اخطار؛ مرگ، قتل، اشاره به كليسا (چه خوب يا چه بد.)، پرستش جهنم]
[تذكر: اگر مشكلي با بد دهني نسبت به مسيح و كليسا دارين پس بايد بهتون هشدار بدم اين كتاب رو نخونين!]
مترجم: vampire_sh17
مي تونين ومپاير صدام كنين
ESTÁS LEYENDO
Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
Fanfic[Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17