0.1"I Was Born Sick, But I Love It."

3.1K 505 62
                                    

‎0

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

0.1"من مريض آفريده شدم، ولي عاشقشم"

"چرا داري صورتت رو آرايش مي كني؟"
او هميشه مي پرسد و به من كه در حال سياه كردن چشمانم هستم نگاه مي كند.

هر بار لبخند بزرگي بر روي صورتم به نمايش مي گذارم زيرا صداي او بويي از بي گناهي مي دهد... موسيقي گوش هاي من...
او بي ادب بود.

"چون خوشم مياد وقتي زير بارون راه مي رم و كل صورتم سياه ميشه." اين را به او مي گويم.
اين حرف درست است!

و هر بار سردرگمي را در چهره اش مي بينم.

او مي پرسد:
"چرا زير بارون راه بري؟"

پاسخ مي دهم:
"چون عاشق اينم كه مريض باشم!"
لبخند محوي روي صورتم نمايان مي شود.

Take Me To Church [L.S](Persian Translation)Onde histórias criam vida. Descubra agora