هی بچه ها(:
من دوباره اینجام و دارم یه چپتر معرفی مینویسم((:من یه بار دیگه این جرعت رو به خرج دادم و امیدوارم ازش پشیمون نشم:"
نمیخوام یه چپتر معرفی خسته کننده داشته باشم اما فکر میکنم لازمه
از اولین چیز شروع میکنیم
اسم داستان
HELIUMشاید وقتی اینو میشنوید یاد اون بادکنکای جینگول پینگول میفتید اما برای من این یه دنیاست
برای فهمیدنش لازم دارید به اهنگی با همین اسم از سیا گوش بدید(:
حتما اینکارو بکنید چون یه شاهکاره و تا حدودی الهام بخش من برای این داستان(:دومین چیز
کاورکاور رو _palik_ ساخت و خیلی خیلی ازش ممنونم بابت این(:
خیلی کاور جینگولی شده(:
عاشقشم
فقط تتوی زین باید رو سینش میبود اما رو گردنشه که اهمیتی نداره😂من بازم ازت تشکر میکنم بابت این و ببخشید اگه یکم اذیتت کردم:"
و در نهایت داستان
داستان روند ملویی داره و قرار نیست اتفاقی عجیب و غریبی توش بیفته
میتونم بگم تقریبا مقابل پالس قرار داره
طولانی تر از پالسه و اونقدر ناراحت کننده نیست
داستان سخت و پیچیده ای نداره و سادست اما با این حال، من واقعا دوستش دارم(:
این داستان اعتقاد منه و من باورش دارم
و خیلی خیلی خوشحالم میکنید اگر بهش اهمیت بدید و بخونیدش((:باز هم میگم
اهنگ helium از sia بخش زیادی از این داستانه
پس دانلودش کنید و خیلی خوب بهش گوش بدید(:
لذت میبرید.ممنونم که هلیوم رو برای خوندن انتخاب کردید(""":
کلی عشق و قلب*-*
~یگانه~
ده اگست دو هزار و نوزده
نوزده مرداد نود و هشت
YOU ARE READING
Helium(ziam)
Fanfictionتو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت