______________🕊️💙💚🦅______________
داد لویی:
امروز، دقیقا هشت ماه از اون دعوای بزرگی که راه انداختم میگذره، باورم نمیشه راجع به هریم این فکرای وحشتناکو میکردم، اون... خب اونو اخه چه به خیانت، اون خیلی خیلی معصومه و حتی... حتی اولین باری که همرو بوسیدیم رنگ عوض کرد و انقد قرمز شده بود که اگه سوزن میزدی به صورتش کل خونش شلپ شولوپ میپاشید به در و دیوار.
بگذریم، ما یعنی من و هزا قراره که دقیقا آخر هفته ی دیگه توی شهرِ میلان ایتالیا ازدواج کنیم، هفته هاست هری روز و شب داره کار میکنه روی طرح لباسامون و کیک و گل های لیلی که همگی یکدست صورتی باشن.
و حالا امروز روزیِ که من باید کارتهای سفید صورتیِ ازدواجمون رو توی محل کارم پخش کنم تا حداقل چهار نفر به این مهمونیِ پر خرجمون تشریف بیارند.
ته دلم قنج میرفت، چونکه برای اولین بار یه بهونه ی درست و حسابی برای باز کردنِ سر صحبت با آقای کاول، داور مورد علاقم، آیدلم و تقریباً بتی که هرروز میپرتمش و پسترشو جااا بجای خونم زدم و هیفده تا فن پیج دیفند سایمون، سایمون لاورز ،کاول آرمی، سایمون کاولرز،سایمون دات یو کِی دارم.
من شنیدم که اون خیلی خوش اخلاقه، یعنی... یعنی وقتی یکی خیلی با استعداد باشه آقا واقعا بهش کمک میکنه، بهش از اون لبخندا که دلمو میبره میزنه و بعضی وقتا هم که زنگِ طلاییو میزنه برقِ اشک رو که از توی چشمای خسته و مهربونش به پایین میچکن باعث میشه منم گریم بگیره.
تند تند توی اتاق استراحت میدوییدم تا قبل از اینکه برنامه ی امشب شروع شه کارتو بهش بدم و دعوتش کنم،من راستش همیشه موقع حرف زدن با غریبه ها کمی هول میکنم مخصوصا که حالا آقای کاولِ بزرگ مقابلم قرارِ بنشینه، برای همین با هری هماهنگ کردم و بعد از 12 ساعت تمرینِ نافرجام قرار شده یه هدفون توی گوشم بزارم و هری کلمه هارو تک تک توی گوشم بگه تا من گند نزنم و بعدش آبغوره بگیرم و حتما یجوری وزین کلمه هارو ادا کنم که اقا خوشش بیاد و حتما بیاد به مراسممون فکرشو بکن منو تو اون لباس صورتی میدید، درسته که یجورایی دارم ذهنی به هری خیانت میکنما اما خب این فرق میکنه، آقا سلبریتیِ و همه ی زن و شوهرا هم حتی گه گاهی آرزو میکنن که خودشون جای زنا و شوهرای سلبریتیای معروف و خوشتیپ مثل اقا باشند.
بالاخره به درِ طلایی رنگی که روش یه ستاره ی گنده بود و با رنگ مشکی اکلیلی سایمون کاول روش هک شده بود رسیدم، در زدم و بعد از شنیدن صدای گرم و مهربونش که گف اه کودوم خری تو استراحت مزاحم من شدههههه، آروم هدفونمو روشن کردم و با صدای برو تو عشقم تو میتونیِ هری وارد اتاق شدم،خیالم کاملا راحت بود چون هری کلمه به کلمه بهم تقلبارو دیکته میکرد.
پشتش بهم بود و اشاره کرد که شروع کنم به حرف زدن.
BẠN ĐANG ĐỌC
°°°LOUIMON°°°
Hài hướcعه وری متفاوت استوری ،عه پیور لجندری لاو بیت وین عن عیگل (ای کی ای سایمون) و عه کبوتر (ای کی ای لویی) . 🕊️💛💙🦅 Warnings ⚠️: chendesh content. Don't fall in love with simon, he's taken .