Rose 3

709 157 202
                                    

It’s really my favorite thing. Saying your name 

می دونی کار مورد علاقه من چیه؟ صدا زدن اسم تو.

.
.
.
.
.

دنیا دور سرم میچرخید ,
درد درد درد
تنها چیزی که با تمام وجودم حسش میکردم

نگاهمو چرخوندم اینجا انباری نبود ,هری داشت با شورت ورزشیش کنار من دراز و نشست میرفت , من بازم بیهوش بود!

:بلاخره تن لش بیدار شد

دست از ورزش کردن برداشت و سمت من اومد
زنجیر دستبندامو گرفت و منو رو زمین خونه کشوند

:درد داره , خواهش میکنم بذار خودم میام

هری از حرکت ایستاد و با ابروهای بالا رفته زنجیر رو رها کرد

:باشه ,بیا دنبالم

از زانو به پایین عملا هیچ کارایی نداشتم پس چهاردستو پا دنبالش راه افتادم تا وقتی به حموم رسیدیم

:بوی گند میدی , خودتو تمیز کن

دوش اب و اور پایین و کوبید بغلم
و یه شامپو و یه لوسیون گذاشت کنارم

:فقط گند نزن به حموم

محکم زانوشو گرفتم
:خواهش میکنم منو برنگردون زیر زمین , اونجا خیلی نم داره , سرد و تاریکه

پاشو از تو دستام کشید
:بهت گفتم خود لعنتیتو تمیز کن

وقتی از حموم بیرون رفت دوش اب رو گفتم رو خودم , روی زمین سرد حموم ولو شده بودم , فلج شدن حس بدیه , درسته من فلج نشدم ولی با یکی از اونا فرقی هم ندارم

دوش گرفتمو تا تونستم خودمو شستم , میترسیدم هری وسواسی باشه!
وقتی خودمو کف زمین کشیدم تا به دم در برسم کنار در یه حوله اویزون بود , بسختی از در اویزون شدم ,برش داشتم و خودمو خشک کردم

لباسا?
اون یه نیم تنه ی زنونه با یه شلوارک دامنی بود !
نفسم بند اومد تا تونستم اونارو بپوشم
وقتی از حموم بیرون اومدم هری از اشپزخونه اومد بیرون

با پوزخند عجیبی کنارم نشست
:میدونی اگه بجای لباس پوشیدن میخزیدی بیرون , نجات پیدا کرده بودی? مردم درست پشت اون در هستن

وقتی به راه پله هایی که سمت بالا میرفت اشاره کرد من جرات نکردم به اون مسیر نگاه کنم

:شایدم اینجارو ترجیح میدی? شاید هیچ کس اون بیرون منتظرت نیست!

من فقط بهش خیره مونده بودم , اون دیوونه اس? یا من که عاشقشم?
چرا اینطوریه!

:آهاااا بیا یه قرار بذاریم

با شوق و ذوق از آشپزخونه یه چاقو اورد و کنارم روی تخته های چوبی کف زمین کشید

:از این خط پاتو بذار اون ور تر , و بعدش من میدونم که تو دلت میخواد دیگه زنده نباشی ,نظرت چیه?

Black RoseWhere stories live. Discover now