آب ، دروغ ، خواب ، خیال ، عشق ، تو ، تو
سنگ ، زمین ، باغ ، تاب ، ماه ، باد ، ابر
رز ، شراب ، رگ ، مرگ ، من ، من ، من
قطار ، ریل ، خون ، دود ، اشک ، درد ، مَرد
،سیاه ، سفید ، نیلی ، سرخ ، بهار ، بارون ، صبح ، ظهر
دنیا ، سرما ، نفس ، بغض
من ، تو ، تو ، تو ، من ، تو، توانگار کسی با من حرف میزد؛
کسی که دهن نداشت.
YOU ARE READING
Veins and Roses | Book 2
Fanfiction[ H A R R Y S T Y L E S ] ادامه ی داستان "رزهای عزیز" میگویم چه خواب کم عمقی، تنها تا مچ پاهایم را خیس میکرد؛ میگویم چه درد غریبی، رگهایم را باز کرد و رزها از من سرریز شدند... Written by : Aida.M Harry Styles Fanfiction AU Copyright @aidoststor...