_حرومزاده... نمیتونم اتیش درونمو خاموش کنم
+چرا بیخیالش نمیشی مرد?
_من میخوام با دستای خودم جونشو بگیرم ولی این هدیه میشه براش ی درد و غم بزرگ تر میخوام بکشع
+هی... سونگهون پسری داشت نه?چطوره بری سراغ اون?
_من خودم نمیتونم ولی... بیا یه شرط بندی کنیم . پسرت کیم تهیونگ... اگه بتونه پسرشو بکشه تا ۲ سال هرچی پول گرفتم نصف نصف. وضیعت مالیتو میدونم کیم فکر کنم بدردت بخوره.
_ولی اگه نتونه چی?
+خودم پسرتو میکشم
_این یه کم زیاده میدونی که چقدر رو تهیونگ حساسم
+میدونم بلاخره چند ساله پیش من کار میکنی و پسرتو میشناسم اصلا میگی بیخیالش پسر تو نمیتونه کسی رو بکشه.
_تهیونگ? معلومه که میتونه پسر منه.
+پس بهم نشون بده که میتونه...
.................*..................*..................*...................
با سردی که حس کردم از خواب پریدم . چشامو باز کردم و پدرمو با ی لیوان نصف پر بالا سرم دیدم . ساعت ۳ نصف شب بود و پدرم بوی گند الکل میداد.
اقای کیم: دنبالم بیا
سرمو تکون دادم و با موهای خیس پشت سرش راه افتادم . چی شده بود که باعث شده پدرم این ساعت شب منو بیدار کنه? با هم سمت بالکن اتاق رفتیم...
اقای کیم: بشین
ته:چیزی شده?
پدرم کلافه و خیلی جدی حرفشو تکرار کرد. اونو در این حد جدی ندیده بودم انگار مشکلی داشت . اروم نشستم و کمی خم شدم جلو تا صداشو بهتر بشنوم.
اقای کیم: ببین تهیونگ... منو بهتر از خودم میشناسی و میدونی چقدر دوستت دارم... من نتونستم زندگی که خیالشو میکردی بهت بدم... همیشه ارزوم بود تنها پسرم خوشحال باشه و غمی نداشته باشه... ولی من اونقدر بی عرضه بودم که حتی نتونستم مادرتو پیشم نگه دارم..... تو مجبور میشی صبح تا شب کار کنی تا کمی پول بدست بیاری و من صبح تا شب برای اون مرد پیر خرفت کار میکنم و گند کاریهاشو جمع میکنم تا ما رو از این خرابه بیرون نندازه....
ته:الا اینا رو چرا بهم میگین پدر ? من همه اینا رو خوب میدونم و میدونم شما چقد سختی کشیدین تا منو به اینجا برسونید...
اقای کیم: پسرم من ازت یه چیزی میخوام برای رسیدن به تمام ارزو هامون فقط کافیه یه کار انجام بدی! بعدش ما پولدار میشیم و از این کشور میریم
کنجکاو شده بودم چه کاری بود که میتونست ما رو اینقدر پولدار کنه. نکنه میخواد بهم بگه برم و با اقای اوه خلافکاری کنم ? امکان نداره!!
اروم و مشکوک لب زدم:
چه کاری?
اقای کیم :فقط کافیه یه نفرو بکشی!!

KAMU SEDANG MEMBACA
Ashes
Aksiنام: خاکستر نوع فیک: کاپلی کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین وضیعت فیک: مینی فیک خلاصه ایی از فیک: -خب...انتخاب کن کیم تهیونگ یا تو رو میکشم و اونو خودم تو این دنیای تاریک و ترسناک تنها میمونیم یا...دوتامونم میمیریم...تو انتخاب کن من شلیک میکنم! 🚫...