زیتائو در تمام طول مسیری که اتومبیل خودکارش , آدرس رو پیدا میکرد تا لیلی رو به خونه برسونه مشغول خیره شدن به صورت دخترک خجالتی شده بود
لیلی تا جایی که نزدیک بود چونه اش به گردنش برخورد کنه سرش رو پایین انداخته بود و دعا میکرد موهای مشکیش بیشتر حجم صورتش رو بپوشونن تا از زیر نگاه های سوزان و خیره ی پسر بلوند فرار کنه . اما انگار فایده ای نداشت چون تائو خیلی ناگهانی دستش رو از زیر چونه اش بیرون آورد و گفت:
موهات اذیتت نمیکنه؟توی این هوای گرم؟
لیلی انگشت های دستش رو به هم گره کرده بود
-نه
-هممم
تائو کمی فکر کرد تا سر صحبت رو با دختر باز کنه . اصولا اهل این کارها نبود
اگر میخواست حقیقت رو در نظر بگیره هرگز در عمرش به کسی روی خوش نشون نداده بود و حالا که به طرز معجزه آسایی از جایی که خودش هم نمیدونست کجاست به مغز و اعضای بدنش دستور میدادن تا به دخترک توجه نشون بده دریغ از یه کلمه ی درست و حسابی
هر چی توی استفاده از مشتهای قدرتمند و بدنش , با اعتماد به نفس و قاطع و خشن بود الان در مقابل این دختر ریز جثه با زخم دوست داشتنی!روی صورتش و رنگ چشم خاصش خلع سلاح و بیچاره به نظر میرسید .
-آ.....من ادم بدی نیستم
نمیدونست چرا این حرف از دهنش بیرون اومده...شاید خودش هم میخواست رفتارش رو توجیح کنه
اما خوشبختانه کارساز بود چون لیلی برگشت سمتش و نیم نگاهی به چشم های مشتاقش انداخت
توی نگاهش حالت خاصی به جز کمی خجالت زدگی پیدا نمیشد:
تو پدرای منو زدی
-آ...اون...خب ...من استاد رزمی اونام و سرکلاس باید...میدونی یکم جدی باشم
البته که این یه بهانه احمقانه بود چون تا قبل از اینکه بفهمه اون پسرای پرروی از خود راضی با این فرشته ی مشکی پوش ارتباطی دارن, ممکن بود با اولین حرف نامربوطی که از دهنشون درمیومد یا حتی درگیری,همشون رو به راحتی نفله کنه
ولی خب الان یکم شرایط فرق میکرد!
مخصوصا بعد از تماسی که با کیم کای بعد از دیدن لیلی توی حیاط دانشگاه گرفته بود
بهش گفته بود دخترش رو تنها این موقع ول کرده و کدوم گوری رفته
و کیم کای در کمال تعجب بهش گفت:
من نتونستم بیام دنبالش.....میشه لطفا برسونیش؟
تائو تعجب کرده بود اما بعد تصمیم گرفت از این فرصت استفاده کنه
به کای اطمینان داد دخترش! رو سالم به خونه میرسونه و بعد کای بی گفتن هیچ حرفی قطع کرده بود
YOU ARE READING
Separation
Fanfictionفصل دوم از سه گانه ی Big Deal , Owlish , Little man (برای درک بهتر داستان و فضا اول باید سه جلد ذکر شده رو مطالعه کنید در چنل آپ شدن) کاپل ها : #کایسو #چانبک #کریسهو #هونهان #kaisoo #hunhan #chanbaek #krisho ژانر : رمنس/فانتزی/اسمات