30 july 2020
AFTER ALLHAROLD P.O.V
[آهنگ پیشنهادی: Fine Line ]
لو..
زیباترین معشوقه من
کسی که توی شب های تار من
مثل ستاره ها می درخشیدصبحا با شلوارک قرمز رنگ و آستین حلقه ای راه دار سیاه رنگ با زانوهای خاکی و زخمی و لبخند کج و معوجش فقد لو بود
لوی خالی
فقط برای منبرای همان دو سه تا دوستی که برای خودش دست و پا کرده بود لویی ،
و برای تک تک آدم های روی زمین لوویس بود
لوویس ویلیام تاملینسون با چشمای آبی اقیانوسی
با پوست برنزه و بازوی ظریف آفتاب سوخته و جای چندتا کبودی که حاصل نیش پشه آنوفل درخت بید مجنون زیر پنجره اتاقشلوی من
لوی جاودانه من
ابدی ترین ابدیها
شفاف و بی همتا
فقط برای من
خود من، خود خودمولی فکر میکنم واژه جاودانه "فقط" به احساس خود من برمیگشت، به لوی جاودانه ای که در خونم جاری شده بود
هنوز هم عصبهای بیناییم با لرز اون روزها را بیاد میاورد..
متل های مختلف، شاید هم میلیونها متل با تابلوهای نئونی، آمیزه هایی از رنگهای آبی و بنفش و در تیره ترین حالت ها سیاه، یا چوبهای کنده کاری شده ای که با جمله هایی مثل "شرط درآمد كار است نه دانستن كار" بر سر درشان با فرش های قرمز مخملی برای خوش آمد گویی و گلدان های قیمتی و میزهای چوب گردوی مجلل که هر آدم معمولی رو مسخ میکرد ..
ولی
کم اهمیت ترین چیزها برای من، همینها بود
توی رگهای گرمازده من، فقد لو جریان داشت
لو های بیشمار و فراوانی که من را به جنون شیرینی دعوت میکردند
جنونی که در آخر باعث مرگ میشد
و آخر هرشب باعث میشد بافکر یک چیز بخواب بروم
اینکه:《تو "فقط" متعلق به منی》
تساوی میان معادله شب و روز من بخاطر وجود تو، به نامساوی های بیقراری تبدیل شد
فکرت هفته ها در خونم ماند
طنین صدایت هنوز هم در رگهایم زنگ میزندلو..
خدایی نو خواهم آفرید و با اشک های سوزانم او را شکر خواهم گفت، فقط اگر تو دوباره این امید میکروسکوپی را به من بدهی..
میشود؟حال اگر بگذاری
داستانی برایت میگویم
داستان جنونی تلخ
در برابر درخششی وصف ناپذیر
به من گوش فرا بده
که داستانهای بیشماری
برای گفتن دارم.._________________
-DARKLEMONE🍋
[Vote x Comment your opinion]
YOU ARE READING
Lou-lita [L.S]
Fanfiction📎𝗟𝗶𝘀𝘁𝗲𝗻 : 𝗜𝘁'𝘀 𝗛𝗮𝗿𝗼𝗹𝗱. 𝗧𝗵𝗶𝘀 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝘀𝘃𝗲𝗻𝘁𝘆-𝘁𝗵𝗶𝗿𝗱 𝗮𝘁𝘁𝗲𝗺𝗽𝘁 𝘁𝗼 𝘁𝗲𝗹𝗹 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗼𝘄 𝗺𝘂𝗰𝗵 𝗶 𝗟𝗼𝘃𝗲 𝘆𝗼𝘂 𝗡- " 𝗣𝗹𝗲𝗮𝘀 𝗙𝗼𝗿𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗠𝗲 𝗟𝗢𝗨 " 𝗛𝗲𝘆.. 𝗟𝗼𝘂? 𝗖𝗮𝗻 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗲𝗮𝗿 𝗺𝗲? - حا...