I Wanna Be Pornstat But.. (last shot)

2.7K 232 48
                                    


+ فاک..

جیمین بوسه ی دیگه ای به عضوش زد و عقب کشید.
بوسش جریان بزرگی از خواستن رو تو وجود جونگ کوک بیدار کرد. جریانی که باعث شد جونگ کوک لحظه ای چشماش رو ببنده و رویِ خشنی که درحال بیدار شدن بود رو کنترل کنه.

جلو اومد و از پشت روی شکم عضله ایِ جونگ کوک نشست. کوک چشماشو باز کرد و به کمر سفید و خوش تراشش نگاه کرد. دستشو جلو برد و عضو جیمین رو به دست گرفت.

جیمین از حس دوباره ی اون انگشتای کشیده دور دیکش با لذت لبشو گاز گرفت. خودشو روی شکم کوک عقب تر کشید و سرشو پایین برد، سر دیکش رو وارد دهنش کرد و زبونشو دورش چرخوند.

جونگ کوک با حس خیسیِ دور عضوش که بارها و بارها تو رویاهاش تصور کرده بود و حالا به واقعیت تبدیل شده بود، نفسشو صدا دار بیرون داد.
رونای پر و سفیدش که برای به نمایش دادن لکه های ارغوانی بهش چشمک میزدن، زیادی تو چشم بودن! فشاری به عضو توی دستش داد و آروم حرکت داد.
حرکت خیس زبون جیمین باعث شده بود از لذت سست بشه.

جیمین با اشتیاق، از زبونش برای تحریک کردن عضو کوک استفاده میکرد. سرشو پایین تر برد، از بالا تا پایین به عضوش بوسه زد و تا جایی که تونست عضوشو وارد دهنش کرد. لباشو دور دیک کوک محکم کرد تا اون حس خوب و دلنشین رو بهش بده.
با حس لبایی که رونشو میمکید لرزی از سر تا پاشو در برگرفت. سرعت ساک زدنش رو بیشتر کرد و همزمان دستشو پایین تر برد و با بیضه هاش بازی کرد.

جونگ کوک لباشو به سمت خط باسنش هدایت کرد. داشت لباشو به سمت پرتگاهی هدایت میکرد که هر بار با دیدن بدن بی عیب و نقصش، ارزوی سقوط تو همون دره ی عمیق رو داشت.
با دست ازادش لای یکی از باسن هاشو گرفت و کشید‌ که سوراخ تنگش به نمایش دراومد. سرشو جلو برد و بوسه ای به همون ناحیه زد. با پوزخند به سوراخی که قرار بود خودش تصرفش کنه نگاه کرد. انگشتشو با دهنش خیس کرد. سعی کرد روی کار خودش تمرکز کنه اما بوسه های جیمین روی عضوش این اجازه رو بهش نمیداد.

با حس به اوج رسیدن چنگی به پهلوی جیمین زد و تو دهن جیمین خالی شد. نفس نفس زد و آه عمیقی کشید. جیمین با لذت آب کوک رو قورت داد و لیسی به سر دیکش زد.

انگشت وسطشو که با زبونش خیس کرده بود روی ورودی جیمین گذاشت و واردش کرد که جیمین با شوک سرشو بالا اورد.
انگشتش رو کامل وارد کرد و اروم حرکت داد که نتیجش چنگ شدن دستای جیمین روی رونش بود. انگشتشو به حرکت دراورد. از فشاری که جیمین بهش می اورد لذت میبرد.

اونقدر تنگ بود که فشار دور انگشتش رو کاملا واضح حس میکرد. انگشتشو بیرون اورد و سرشو نزدیک تر برد. بوسه ای به ورودیش زد. زبونشو بیرون اورد و روش کشید. جیمین با حس زبون کوک، به کمرش قوصی داد و از لذت چشماشو بست.
زبونشو دور تا دور مقعدش کشید و با فشار وارد کرد. ضربه ای به باسن جیمین زد که صدای برخورد دستش، سکوت اتاق رو شکست.

Kookmin Collections StoryWhere stories live. Discover now