كتابو كنار خودش پرت كرد،
از صبح دردش بيشتر شده بود،
ميدونست يكي از دليل هاش استرسه،ولي يه جايي ته دلش هم ميدونست دل تنگي بيشتر كرده دردشو،
به در بسته نگاه كرد:سوهو..
درد مانع ميشد صداش رو بالا تر ببره:كريس..
نفس هاش كم كم داشت سنگين ميشد دستش رو به سمت كشوي كنار تختش دراز كرد تا مسكن هاشو پيدا كنه اما قبل از رسيدن دستش به كشو در با سرعت باز شد و كريس به طرفش دويد:چي شده بكهيون؟
بكهيون نفس عميقي كشيد تا يكم براي حرف زدن هوا رو وارد ريه هاش كنه:درد دارم.
كريس با صداي بلند اسم سوهو رو فرياد زد و كنار تخت نشست تا قرص هاي بكهيون رو پيدا كنه:تو كه حالت خوب بود، چه بلايي سر خودت اوردي؟؟
سوهو سراسيمه وارد اتاق شد:چي شده؟؟
كريس:ميشه يه ليوان اب بياري،درد داره بايد بهش مسكن بديم.
سوهو با ترس سريع از اتاق بيرون رفت و كمتر از يك دقيقه با ليوان اب برگشت.
بكهيون دستش رو روي قفسه سينش گذاشته بود و نفس هاي عميق ميكشيد كريس ليوان رو از سوهو گرفت،
قرص رو ميون لب هاي بكهيون گذاشت و با نگه داشتن ليوان كمك كرد قرصش رو بخوره.
با خوردن اب كمي نفس كشيدنش راحت شد.
سوهو كنارش رو تخت نشست و دستش رو گرفت:بهتري؟؟چي شد اصلا يك دفعه؟؟
بكهيون:نميدونم،از صبح خفيف درد داشتم اما كم كم بيشتر شد.
كريس پايين تخت روي دو زانو نشست: بكهيون تو الان صدمه ديدي،واقعا شانس اوردي تير با فاصله ميليمتري از كنار رگ اصلي قلبت گذشته،
و كمي هم بهش اسيب زده،استرس و عصبي شدن اصلا برات خوب نيست...چون باعث ميشه سرعت گردش خونت بره بالا تر،ما بايد قلبت رو تو حالت اروم نگه داريم.
بكهيون سرش رو پايين انداخت و ناخواگاه كمي دست سوهو رو فشرد:ممنونم...
صداي ظريفش باعث شد دل دو نفر روبه روش رو بلرزونه و باعث لبخندش بشه.
سوهو:بابته؟
بكهيون:من باهاتون خوب نبودم ولي شماها خيلي بهم كمك كردين.
كريس:بي خيال رييس به خاطرش حقوق ميگيريم.
بكهيون با لبخند به جفتشون نگاه كرد:بابت خرج كردن معرفت نميشه هيچ پولي پرداخت كرد.سوهو كمي خم شد و با دست ازادش موهاي بكهيون رو نوازش كرد:افتخار بده رييس بزار تا اخرش كنارت بمونيم.
بكهيون: اينبار اگه قرار باشه از پيشم برين ازم كتك ميخورين.
صداي خنده نرم سه نفرشون توي اتاق پيچيد،مسكن با اثرش بكهيون رو كم كم گيج كرد:ميشه يه خواهش ازتون بكنم؟؟
YOU ARE READING
{first wave: season 2}
Fanfiction🥀نام: موج اول _ فصل دوم 🌱ژانر: اكشن-درام-رمنس 🥀کاپل: كايسو🐻🐧چانبك🐯🐶 🌱وضعيت: تمام شده 🥀نویسنده : mary خلاصه فیک✍ : در پي جدال انجمن با دو عضو جوان و شكل گرفتن عشق ممنوع بين دو زوج،گروه موج اول تلاش داره بدون مشخص شدن هويتش پيروز ميدان بازي...