نامجون Stories

235 Stories

Youth ʚɞ نامجین  by ladykoalla
#1
Youth ʚɞ نامجین by ~♡~
عاشق شدن در طبیعت یک انسانه؛ پس این قضیه هم از جین مستثنا نیست! اما یه مشکلی هست؛ اینکه اون مرد میلیاردر هم با اون لبخند های چالدار و چشم های ستاره دارش عشق جین رو قبول...
Love yourself    ⟭⟬  ||BTS|| by park_young_ho
#2
Love yourself ⟭⟬ ||BTS||by park young ho
فتاة تصبح عضوة بين سبعة فتيان ياترى كيف سيكون ذلك اريد ان اعيش حياتي اريد ان اكون حرة مستقلة اريد ان اكون ما اريد ليس كما يريد الناس اريد ان اكون نفسي و ليس نفس اخرى اري...
Life goes on [jungkook's Six Strict Hyungs]  by lazypini2811
#3
Life goes on [jungkook's Six Stric...by pinpini🍁
ترجمة للكاتبة : _microcosmo_ كيم جونغكوك صغير عائلة كيم، والذي يكبره ستة إخوة يفرطون في حمايته ويكونون صارمين في بعض الأوقات. كيف ستكون في حياته معهم؟ هيا لنكتشف!!! روا...
FALLING AGAIN ||JK by melant_koo
#4
FALLING AGAIN ||JKby مِيلَانت♡.
"مُغرم بِكل تفاصيلِك.. مُغرم بِعيناكِ اللامِعتان التي أغرقُ بِهما فِي كُل مرّة كأنّها مُحيط لَا حُدود لِعُمقِه، مُغرم بِخُلصات شَعرِك التِي يتَمايلُ معَها قَلبي ع...
Unwanted Husband/kookjin by Littlebirdy00
#5
Unwanted Husband/kookjinby Littlebirdy00
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زن...
My Little Hope || أملي الصغير by VIP097
#6
My Little Hope || أملي الصغيرby Free spirit
(مكتملة) (نقية تماماً من الشذوذ) "بابا الطعام احترق " "لا بأس سأتعشى بك أنت صغيري " "كلا جيمين ليس طعام بابا " أمل صغير فقط هذا ما نحتاج...
مقتطفات  by VIP097
#7
مقتطفات by Free spirit
نقتطف من هذا الكتاب حبة دواء لعلاج الملل واستحضار الضحك.... وربما البعض من الدفء أفكار بسيطة للغاية خفيفة لطيفة... كل بارت فكرة مختلفة الشخصيات السبعة حاضرة هنا بمختلف...
دوباره نه! by ZahraAmini4
#8
دوباره نه!by sugar
-به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید! در میان اطلاعات فروخته شده توسط هکر ها از اعضای بی تی اس عکسی مبنی بر تجاوز به عضو ۲۸ ساله این گروه یعنی مین یونگی پیدا شده...
Completed
The night the moon left the sky by Gol_queen
#9
The night the moon left the skyby Gol_queen
یونگی مخالف ورود هوسوک به باندشون بود اما وقتی پدرش مخالفتش رو نادیده گرفت و اون پسر رو وارد باند کرد برای یونگی چاره ای نذاشت جز اینکه به روش خودش با اون پسر تسویه حساب...
𝐅𝐀𝐊𝐄 𝐋𝐎𝐕𝐄 || حُبّ مُزيَف  by yora_1997
#10
𝐅𝐀𝐊𝐄 𝐋𝐎𝐕𝐄 || حُبّ مُزيَف by yora
" لكني لازلتُ اُحبكَ " قالت تبكي بينما تحاوطه بذراعيها ، فصلت ذلك العناق تتأمل يديها التي اغرقها اللون الاحمر ... انها دمائه اتاها ردهُ بينما هي تسرح في كفيها...
[لأني هجين] by Amira-106
#11
[لأني هجين]by ♡Miri♡
الناس تتجنبه و تكرهه حتى... تم طرده من القرية بعد أن تم إجراء عليه تجربة من تجارب العلماء الخطيرة و السخيفة... حتى أصبح هجينا و طرده والداه من المنزل و اصبح وحيدا لا اح...
Completed
"hell" by tae_kook2729
#12
"hell"by taekook
"جهنم" یکی بود،اون یکی هم بود ولی عشقی بینشون نبود! اونجا همه چی زوری بود:نفس کشیدن،زندگی.کردن،ازدواج کردن و عاشق شدن... اون هم زیادی خسته بود پس کمی با تیغ رو...
المحققان 912 • 310 (مكتملة) by Crabby99RM
#13
المحققان 912 • 310 (مكتملة)by Crabby
عند تكليف محققة مشكوك بسلوكها مع محقق ذو ميول جنسية مجهولة للقبض على تاجر أعضاء مختل. +18 !! لا تضع إبلاغ قبل النهاية ، لا يوجد إساءة لأشخاص.
DOMINIC by rama-gh
#14
DOMINICby rama-gh
dominic/دامینیک تهیونگ امگایی بود که تنها چیزی که توی‌ دنیا نیاز داشت نادیده گرفته شدن و تنها بودنِ و اون داشتش نه دوستی نه پارتنری از اول زندگیش همین بود البته قبل از...
Park Palace Curse 𓏺 P.JM by Park_Dona
#15
Park Palace Curse 𓏺 P.JMby ⋆ 𝖽𝐨ᥒ𝗮ִ ᭡ ۫𝐏𝐉𝐌 ᜔🌁
بدايةً .. هي كانت تهرب من زفافها الإجباري، لتضطر بالصدفة للدخول الى قصر غريب حيث يتواجد في اعماق الغابة، ترى ماذا ستواجه هناك؟ "هَل أَنتِ مَفتُونَة بِجَمَالِي أَم...
ONLY TODAY[TAEKOOK,VKOOK] by Tamiehur
#16
ONLY TODAY[TAEKOOK,VKOOK]by Tamiehur
[فقط امروز] تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدا...
Completed
The Strongest Survives by BibaBiba179
#17
The Strongest Survivesby BlueSky
في ذلك اليوم أغلقت المصعد لأنني كنت غاضب منك مني ، غاضب من قلبي لأنه غار عليك و حسد على حبيبك الذي أعطاك قبلة دا خل السيارة. لذا كان إنتقام صغير مني و لكن رؤيتك و أنتي...
love has no rules by Melissa7sv
#18
love has no rulesby Melissa7sv
ژانر:مافیایی،اسمات کاپل:کوکمین خلاصه:جیمین ۲۰ ساله ی داستان ما که مادرشو از دست داده خودش هم درس میخونه و هم کار میکنه که بتونه خرج زندگی خودش و برادرش رو دربیاره ولی چی...
𝐓𝐨𝐫𝐩𝐞‌ | تورپه by btsfic696
#19
𝐓𝐨𝐫𝐩𝐞‌ | تورپهby 『𝐍𝐨𝐨𝐫𝐚』
او نمی خواست کسی از او متنفر باشد اما آنها متنفر بودند از دختری که زیر ثروت خانواده اش عدالت را زیر پا می‌گذاشت. اما فویو تقصیری نداشت کسی به او قدرت انتخاب نداده بود. ...
❲مُرَبي و ست متمردون❳ by Amira-106
#20
❲مُرَبي و ست متمردون❳by ♡Miri♡
←دعاني السيد كيم و السيد بارك و السيد مين و السيد جيون...لا اعلم هل هم اصدقاء ام ماذا لكن عندما ذهبت لقصرهم صُدمت حقاً فالقصر كبير جداً ، لكن المهم ليس هذا!..إنما المهم...