Kim Sehun
  • Reads 18,076
  • Votes 3,907
  • Parts 8
  • Reads 18,076
  • Votes 3,907
  • Parts 8
Complete, First published Mar 12, 2021
نام⸙ ͎.: کیم سهون
•ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام
•کاپل⸙ ͎.: کایهون
•نویسنده⸙ ͎.: erwin
•روزهای آپ⸙ ͎.:  جمعه
•رده سنی⸙ ͎.: ...


خلاصه⸙ ͎.:

شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟"
این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن!
وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن.
زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند.
یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد .
اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته.
تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد.
قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته!
کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد.
تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
All Rights Reserved
Sign up to add Kim Sehun to your library and receive updates
or
#21kaihun
Content Guidelines
You may also like
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: چانبک روز‌های آپ: سه شنبه‌ها همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه خو
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
45 parts Ongoing
𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
Eternal magic by kimcottony
14 parts Complete
نام فیک: جادوی ابدی/ Eternal magic کاپل:کریسهو - چانبک - کایسو نویسنده:☁️ kim.cotton ☁️ وضعیت : ‌کامل شده ‌^^✅💚 خلاصه: اون باید بخاطر شرط بندیش، بچه‌ای رو به عنوان پارتنره چانیول میخرید. از سازمانی که با همین هدف بچه هارو جمع کرده و آموزششون میداد اما تو همون روز، با پسربچه ای با موهای سبز رنگ، که همه شلغم صداش میکنن مواجه میشه داستانهای پشت پرده زندگی پسرکه شلغمی چی بود که باعث درد اومدنه قلبه کریس شد؟ چه‌کسی حدس میزد آخره آشنایی اونا چی میشه..؟¡! ـــــــــــــــــ کریس: چرا سوهو اینقدر از سوک میترسه؟ بکهیون: شما بودین ، اگه زورتون به هیشکی نمیرسید و هیچ پشتوانه ای نداشتین و تنها سرپنهاتون اون سازمان میبود، نمیترسیدین؟ همه بچه های سازمان از ماما میترسن ولی بلاهایی که سر سوهو اومده سر هیچکدوممون نیومده. باورتون میشه یبار ماما با قاشق ، باسن سوهو رو داغ کرده؟ ـــــــــــــــــ _سوک داره انتقامه پدره سوهو رو، از سوهو میگیره و دلش رو خنک میکنه.سوک یه مادر نیست! اون یه جانیه ـــــــــــــــــ کریس: اگه بدونی چجوری و چقدر گریه کرد. فکر کرد سر اینکه باعث شده رازمون لو بره میخوام ببرمش حموم که تنبیهش کنم...کای...رو بدنش پره رد تیغه، پشتش یه جای سالم نداره...روی شکمش زخمهای جدیده زیادی هست...بدجور آسیب دیده ه
You may also like
Slide 1 of 10
ຯ࣪.Cherry🍒𓍯 cover
breath🌙 cover
My you  cover
  🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️                               [کامل شده] cover
🖤🌕Smâll Stône🌕🖤 cover
TENSION ( تَنِش )🍷 cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
Baker cover
Bewildered༢࿔ུ cover
Eternal magic cover

ຯ࣪.Cherry🍒𓍯

12 parts Complete

بازپرس جنایی ، بیون بکهیون گاهی مرز احساسات و منطق رو گم می‌کنه و حالا توی مصیبتی افتاده که کلید نجاتش پیدا کردن پسری هم اسم خودشه. کیم بکهیونی که هفت ماه از غیب شدنش می‌گذره. -روایت سفاک بی‌بالی که به دام افتاد.- . -زندگی‌ای که توش یه چیزی واسه مردن داری ارزش زندگی کردن نداره. -داره. می‌خوام از اون شخص مراقبت کنم. . عنوان: گیلاس | Cherry نویسنده: SUNSET | سانست کاپل: چانبک ژانر: جنایی ، رمنس ، انگست - مینی فیک ، کامل شده-