[عشق مُرده || DEAD LOVE]⚰️☠️ | 👩🏻💻✨ | جونگکوک دکتری که اتفاقی سر از سردخونه در میاره چی میشه همون شب یکی از جسد ها زنده بشه؟ پوست برنزه و برهنه اش-که رد زخم و بخیه روش دیده میشد- تو نور کم و چراغ چشمک زن سردخونه میدرخشید و موهای فندوقیش پریشون تو هوا معلق مونده بود... چشمای کشیده و قهوه ای رنگش که با ترس و همینطور عصبانیت اطراف رو رصد میکرد به صورت زیبا و فرشته مانندش میومد و همه ی این ها برای یک پسر زیادی زیبا بود اما اون پسر زیبا انگار هنوز متوجه ی حضور جونگکوک نشده بود! اون پسر هیچ چیزش شبیه جنازه ، جسد یا حتی زامبی نبود.....و یک سوال بزرگ و مهم رو تو ذهن جونگکوک به وجود میآورد "یک پسر زنده اینجا چکار میکنه؟" کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه،طنز و کمی انگست نویسنده: گرداب