جیمین به طرف تخت رفت و روش دراز کشید.
یونگی هم با باز کردن دکمه های لباس خودش به طرفش رفت.
وقتی که دکمه های لباسش به طور کامل باز شد؛ دستشو به طرف شلوارش برد و بیرون آورد و گوشه ای انداخت.
جیمین اصلا باورش نمیشد که یونگی داره شروع میکنه! در واقع اونا برا همین اتاق گرفته بودن و اومده بودن تو اتاق ولی اصلا فکر نمیکرد که تا خودش حرکتی نشون نداد، یونگی شروع کنه.
یونگی با همون لباس زیرش و لباس دکمه بازش رو پاهای جیمین که دراز کشده بود؛ نشست.
در واقع رو عضو جیمین نشست.
جیمین پوزخندی زد و به بدن یونگی نگا کرد.
یونگی خم شد و لبای جیمینو بین لباش گرفت و خشن بوسید.
دستشو به طرف کت قرمز رنگ جیمین که با خط های طلایی تزیین شده بود، برد و از تن جیمین درش آورد.
جیمین دستشو به طرف گودی کمر یونگی برد و گرفتش و با فشاری که بهش وارد کرد، یونگی رو بیشتر به خودش چسبوند.
یونگی باسنشو رو عضو جیمین که زیر شلوار تنگ مشکیش مخفی بود حرکت داد.
جیمین از لب یونگی جدا شد و ناله ای کرد و با پوزخند گفت:«میبینم که خوب داری همه چیزو یاد میگیری!... به هرزه بودنت عادت کردی؟»
_فقط خفه شو و لذتتو ببر!
---------------------------------
تهیونگ به طرف جونگکوک که رو تختش نشسته بود رفت.
آهی کشید و بیشتر از زندگی نکبتش متنفر شد.
چشمای خمار کوک بهش میفهموند که مواد مصرف کرده، همون طور که خودش حدس زده بود!
شونه های جونگکوک رو گرفت و رو تخت خوابوندش. پایین لباس جونگکوک رو گرفت و از تنش بیرون آورد.
دستشو رو بدن جونگکوک کشید و سرشو به طرف گردنش برد.
قسمتی از گردنشو گاز گرفت و مکید.
جونگکوک گر گرفته هم دستشو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و از لذت ناله کرد.
ولی خیلی بی صبرانه تر از این حرفا بود... بخاطر اثر مواد.
پس پایین تنه شو از تخت فاصله داد و به پایین تنه تهیونگ فشرد.
---------------------------------
جیمین موهای یونگی رو کشید و سرشو عقب برد تا دسترسی بهتری به گردنش داشته باشه.
زبونشو رو سیب گلو یونگی کشید. یونگی هم از عمد بلند ناله کرد.
چشماشو بست و دوباره ناله کرد.
جیمین دستشو به طرف لبه های لباس آبی براق یونگی که دکمه هاش باز بود، برد و از تنش بیرون آورد و به طرفی پرت کرد.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Dark game - Se1
Fanfic[کامل شده] تو را در تاریک ترین بازی ای که بلدم غرق میکنم کاپل : مین یون، ویکوک، نامجین، هوسوک و دختر ژانر : پلیسی، جنایی، ارباب برده ای، هیجانی، رازآلود، عاشقانه، اسمات