″ اه بردار دیگه لعنت بهتت جنییی″ زیر لب گفت و شروع جلسه رو با اعضای تیمش اعلام کرد ..
..
.
با صدای زنگ گوشیش از اعضای تیمش عذر خواهی کرد و با دیدن اسم ″ my best donkey″ زیر لب فحشی به اینکه نه به اون موقع که تایم استراحتم حوابمو نمیده ولی الان که کار دارم جوابمو میده "داد
سریع از میز جلسه دور شد و از اتاق با تم دارک بیرون رفت .
پشت در اتاق ایستاد و جواب گوشیش رو داد ._ کدوم جایی سیر میکنی؟
+ ببخشید گوشیم رو سایلنت بود و ببخشید که از شما اجازه نگرفتم و گوشیمو سایلنت کردم
_ ببند( با قیافه ی پوکر)
+ ببخشید از شما اجازه نگرفتمو حرف زدم
_ میشه خفه شی؟
+ اوکی چته ت؟
_ هیچی اون موقع تایمم ازاد بود ولی الان واقعا تایمی ندارم . شب میبینمت بیا خونم . و حرفایی که الان باهات داشتمو بعدا میزنم .
+ باش . بای
کلافه دستی به موهاش کشید و وارد اتاق شد .
_ ببخشید تلفن ضروری بود . ادامه ی جلسه .
آیشا : مشکلی نیست . خب میخواستم بدونم که ایا برنامه ی خاصی برای اینکه چجوری اونو راضی به همکاری بکنی داری؟
مین جونگ : فکر میکنم بهترین چیز این باشه که با توجه به سابقش برای مقام معامله کنی
_ منظور؟
مینا : سادست .. شما یه معامله باهاش میکنید . اون همکاری میکنه و بعد شما برای زمان مشخصی اونو افسر پلیس میکنی.
آیشا: اگه از مقامش برای حذف پرونده های باندش یا چیز دیگه ای استفاده کنه چی؟
_ سانا تو کاره تعقیب و زیر نظر داشتن اشخاص خوبه .. وقتی کارش توی بیمارستان با مادرش تموم شه این کار رو بهش میسپارم .
مین جونگ : پس با همین روند جلو بریم .
_ درسته . خب همونطور که میدونید من باید کمک افسر میا توی ماموریتش بکنم پس اتمام جلسه رو اعلام میکنم .
همه سری تکون دادند و از اتاق بیرون رفتند .
با کلافگی به سمت در حرکت کرد و به سمت اتاق میا حرکت کرد
YOU ARE READING
WHERE IS MY LIFE?
Actionشاید بزرگترین اشتباه زندگی بعضی از ادم ها اعتماد به کسایی بوده که نباید بهشون اعتماد میشد... The main characters : jungkook / Ema ~ cover by : mae_galaxy