07

339 45 43
                                    

در اتاق رو باز کرد و در اون طرف راهرو جانگ کوک رو دید که با پوزخند وحشتناکی بهش خیره شده بود . قیافه ی همیشگیش که توش مخلوطی از بی احساسی و سرد بودن بود رو به خودش گرفت و بدون توجه به جانگ کوک به سمت اتاقش رفت .

********

توی اتاق جنی در حال بررسی سابقه ی افرادی بود که جانگ کوک اسمشون رو بهش داده بودند...

× اولین نفر؟

+ جوری که اینجا گفته شده اسمش سوهیون و توی سلول پدر جانگ کوک بوده .

× خب نفر اول کیم سوهیون .. توی باند خلافکاری کای در حاله حاضر دست راستشه شغلش ادم کشی و پخش مواد و جاسوسه و به راحتی به همه حا نفوذ پیدا میکنه . یک نامزد داشته که توسط خودش کشته میشه و خب اینجا ادرس چند تا از دوستاش هم هست . میتونیم بریم یک نگاهی بندازیم .

+ اوهوم ولی فقط چند تا از دوستای افراد کای رو میبینیم چون که وقت زیادی در دسترسمون نیست .

× اوهوم فعلا بریم .

با برداشتن کت های چرم مشکیشون از اداره بیرون رفتن و به سمت ماشین اِما رفتند که کوکی جلوشون رو گرفت.

_ کجا با این عجله؟

+ برو توی اتاق افسر میا کارت داره .

_ من بچه نیستم بفرستیم دنبال نخود سیاه .

+ فقط برو .. هر چی شد بهت میگیم . حالا بای .

صفحه چتش رو با میا باز کرد و شروع کرد به تایپ کردن.

EMA

میا جونم

MiA

چه کار فاکی عی باید برات انجام بدم؟

Ema

ببین خودت رفتی سراغ اصل مطلب وگرنه من بچه خوبیم .

Mia

حرف بزن .. الان سر تمرینم .

Ema

عاخ بدبخت شدم .. ببین برو تو اتاقت همین الان !
بعد بشین کار همیشگیتو کن وقتی جانگ کوک اومد ت اتاقت
کاره همیشگیتم که نصیحت کردنه .
همین

Mia

بزار برگردی اداره تا نابودت کنم .

Ema

اونیییی دلت میاد؟؟؟؟

Mia

کاملا
حالا برو گمشو کارتو کن زود برگرد

Ema

چشم مرسی^^

************

دقیقا جلوی اپارتمانی که ماله ″ بیون بکهیون ″ دوسته سوهیون بود ایستادند .

+ همینه؟

WHERE IS MY LIFE?Where stories live. Discover now