_چجوری مرده ؟
از مرد پرسید .+ نوع جدید از قتله .. یه طناب محکم به گردن ، مچ دست و پا بسته شده که شخص هر چقدر تکون میخورده باعث میشده اون طناب دوره گردنش سفت تر بشه و در اخر خفه بشه ولی این تهش نیست . قاتل اونو توی صندوق عقب ماشین کشته .
_ خسته نباشی . جسد کجاست؟
+ دارن از صندوق عقب ماشین که توی چاله ی ساختمون سازیه درش میارن .. به محض تشخیص هویت بهتون خبر میدم .
_ ممنون روز خوش .
+ همچنین .
به سمت نوار زرد رنگ رفت و ازش رد شد . اونجا لی مین جونگ ، سانا ، مینا ، آیشا ایستاده بودن .. اونا اعضای تیمش بودن .
_ میریم اداره باید اونجا روی پرونده کار کنیم .
همه با سر تائید کردن و سوار ماشین پلیس ابی رنگ شدن .
.
.
.
وارد اداره شدن و دربرار سرباز هایی که هنگام رفتنشون عدای احترام میکردن سرتکون میدادن .
از پله های اداره بالا رفتن و وارد راهرو شدن . راهرو ابی رنگ با کف پوش قهوه ای رو گذروندن و وارد اتاق اِما شدن .
جلوی میز کار اِما که میز جلسه بود نشستن .
آیشا برگه ای از توی کیف چرمش دراورد و به طرف اِما گرفت .
ایشا : این عکس از جنازه .
_ قتل واقعا وحشیانه بوده .
مینا :همینطوره و چیزی که برای ما جالبه اینه که اون قبل از قتل صدمه ای ندیده .
_ یعنی اینکه اون قاتل اشنای مقتول بوده و این باعث میشده که قاتل مجبور نشه صدمه ای بزنه و مستقیم بره سراغ کارش
لی :دقیقا.. علاوه بر اون گفته شده که اونو توی صندوق عقب ماشین به این صورت میکشه و اینکه قاتل منتظر میمونه مقتول بمیره و بعد روی اون رنگ قرمز میریزه و بعد سنگی روی گاز میزاره و ماشین مستقیما وارد چاله میشه
_جالبه ..
سانا لحظه ای به لپ تاپ جلوش خیره شد ..
سانا: ایمیل اومد از طرف اقای جانگ
_ جانگ رئیس بخش بررسی جسد؟
لی : بله
_ محتوای ایمیل چیه؟
سانا : چیز جالبیه...گفته شده که مقتول سوه یون بوده.
اِما با تعجب از جاش بلند شد و گفت : این به ما این درصدو میده که کار باند کای نیست..
لی : دقیقا ... فکر کنم باید یه بازجویی دیگه از بیون بکهیون بکنید .
_ درسته .
YOU ARE READING
WHERE IS MY LIFE?
Aksiشاید بزرگترین اشتباه زندگی بعضی از ادم ها اعتماد به کسایی بوده که نباید بهشون اعتماد میشد... The main characters : jungkook / Ema ~ cover by : mae_galaxy