13.Little Princess

971 61 24
                                    


رزی تو حیاط پشتی خونه، میدوید و با مامیش دنبال بازی میکرد.

"من میگیرمت!"
لیسا فریاد زد و سرعت دویدنش رو بیشتر کرد.

رزی جیغی از روی هیجان کشید و تند تر از قبل دوید تا از لیسا جلو تر باشه.

رزی بدون اینکه به چیزی توجه کنه، میدوید که ناگهان پاش پیچ خورد و محکم روی زمین افتاد و بلند گریه مرد.

"اوه پرنسس کوچولوی من."
لیسا با نگرانی گفت،
رزی رو بغل کرد و روی رون پاش نشوند.

همونطور که رزی رو بغل گرفته بود، بلند شد و به سمت خونه رفت و در همون حال، سعی میکرد بیبی لوسش رو دلداری بده.

لیسا رزی رو، روی پیشخوان گذاشت و به سمت دستشویی رفت تا جعبه کمک های اولیه رو بیاره.

"بهم نشون کجات آسیب دیده بیبی."

رزی سرش رو به نشونهٔ باشه تکون داد و به کف دست و زانو هاش، اشاره مرد.

لیسا پیشونی و گونه های رزی رو بوسید و چیز هایی رو کنار گوش دختر کوچولوش زمزمه کرد تا آروم بشه.

"مامی *هق* رجی میمیله؟(رزی میمیره؟)"
رزی با لحن لوسی گفت و دوباره چشماش بارونی شد.

"نه پرنسس خوشگلم چرا بمیری؟"

لیسا مادهٔ زد عفونی کننده رو از توی جعبه بیرون آورد؛
"این یه ذره درد داره پرنسس کوچولو، اما نگران باش مامی بعدش بهت بستنی میده، هوم؟"
لیسا گفت و کمی از ماده رو روی دست و زانوی رزی قرار داد.

"مـ-مامییییی درد داره!"
رزی فریاد زد.

"میدونم بیبی متاسفم."

وقتی پماد رو روی زخم های سطحی رزی مالید، یه بسته چسب زخم، از توی جعبه بیرون آورد.

"نگاه کن کوچولوی من، چقدر چسب زخم های کیوت داری!"
لیسا گفت تا حواس رزی رو از دردش پرت کنه.

رزی به چسب زخم های با طرح پروانه نگاه کرد و لبخند کوچیکی زد.
"مامی، بیبی میتونه چسب زخم های هلو-کیتی هم داشته باشه؟"

"البته بیبی گرل."
لیسا گفت و چهار چسب زخم، روی زخم های رزی چسبوند و بعد روی هرکدوم رو بوسید.

"الان دیگه رجی دردی نداره!"
رزی با لبخند گفت.

لیسا از روی پیشخوان بلندش کرد و همونطور که بیبی گرلش رو بغل کرده بود، به سمت کاناپه های اتاق نشیمن رفت و رزی رو روی پاهاش نشوند.

"بین و بلینک."
رزی با خستگی گفت.

لیسا خم شد و عروسک های خرگوشی رزی رو، از روی میز کنارش برداشت و به پرنسس کوچولوش داد.

"دوستت دارم مامی."

"منم دوستت دارم بیبی."

________________________

اینم یه سناریوی MDLG برای بیبی گرل من که امروز تولدشه* - *
Limario84
تولدت مبارک پرنسس کوچولوی شیرینم💗💗

__________
گایز از داستانای mdlg خوشتون میاد که بازم بنویسم؟

𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌𝑷𝒊𝒏𝒌 𝑺𝒉𝒐𝒕𝒔✔Where stories live. Discover now