تهیونگ:
یه غیبت دیگه به دفتر انظباط اضافه شد
با اینکه دیروز بهت تذکر دادم
که ممکنه این ترم و بیفتی
ولی امروز بازم غیبت داشتی
مشکل چیه جئون؟جونگ کوک:
متاسفم استاد
من قضیه اینکه شما منو این ترم
انداختید و برای مادرم گفتم و
اون خیلی عصبی شد
ما یه دعوای خیلی بزرگ داشتیم
و بلا بلا بلا..
متاسفمتهیونگ:
به خاطر چی دعوا کردید؟جونگ کوک:
عام.. راستش فک نمیکنم مهم باشه..تهیونگ:
فقط بهم بگو!؟جونگ کوک:
خب..اونا همیشه با نمرات من مشکل دارن
بازم فک نمیکنم مهم باشه
من باید به دنبال کار بگردم
فک نمیکنم دیگه بتونم به دانشگاه بیام
و همینطور فککنم این ترم شما قراره
منو بندازید..تهیونگ:
جونگ کوک من فقط گفتم اگه دوباره
به این درس نخوندنات ادامه بدی
این ترم میندازمتجونگ کوک:
متاسفمتهیونگ:
ولش کن
از فردا دوباره بیا سره کلاست
و فکر اینکه درستو ادامه ندی و
از ذهنت بیرون کنجونگ کوک:
مطمعن نیستم..تهیونگ:
فردا تو کلاس میبینمت جئون
روز خوشجونگ کوک:
روز خوش استاد کیم..دیده شده✓
پارت دوم♥️✨
ووت و کامنت فراموش نشه✨
YOU ARE READING
why me?
Fanfictionداستان درباره جونگکوکه مظلوم و معصومیه که عاشق استاد تاریخش،کیم تهیونگ میشه..ولی اینکه اون استاد دوست پسر داره کارو براش سخت کرده.. couple:vkook sub couple:sopemin,namjin,yoonbin,sada genre:funny,romance,sweet, happy end,smut,fluff,chat story,...