تو راه به جیمین زنگ زد تا بهش بگه که داره میره پیشش و در کمال تعجب جیمین بعد از دو بوق جواب تماسش رو داد .
براش عجیب بود که کوک بهش زنگ زده پس بدون معطلی جواب داد . حرفا و سوالای زیادی داشت که باید ازش میپرسید ولی در کمال تعجب هیچی تو ذهنش نبود . نمیدونست چی باید بگه پس بدون هیچ حرفی فقط گوشی رو کنار گوشش نگه داشت ...
_____________________
+ : سلام ، جیمینم
با شنیدن صدای جونگکوک بی اختیار بغض کرد و یه اشک از چشمش جاری شد و مسیرشو تا پایین گونش طی کرد . سعی در کنترلش داشت ولی در نهایت چونش لرزید و با صدای لرزونش گفت :
_ : س ... سلام
با فهمیدن اینکه جیمین بغض کرده لبخند تلخی روی صورتش شکل گرفت . پس اون جوجه هورنی هم دوستش داشته . ماشین رو کنار خیابون نگه داشت تا راحت تر صحبت کنه . درست بود که برای دیدن بیبیش عجله داشت و مشتاق بود ولی شنیدن صدای بغض دار جیمین باعث شد فکر کنه شاید قبل از دیدنش باید رضایتشو بگیره .
+ : جیمین ... میشه بیام پیشت ؟
_ : میای کوکی ؟
باز هم با صدایی که قلب جونگکوک رو مچاله میکرد جواب داد و باعث شد کوک از اینکه این موجود کیوت رو بی خبر گذاشته پشیمون بشه .
+ : اگه بخوای آره
_ : چرا تا الان نمیومدی ؟ دیگه دوسم نداشتی ؟ اینهمه بهت زنگ زدم و پیام دادم هیچکدومو جواب ندادی
بالاخره تونست سوالی رو که از هر سوال دیگه ای مهم تر میدونست بپرسه ولی پرسیدن همین سوال باعث شد گریش بگیره . شنیدن هق هق هاش جونگکوک رو بی تاب کرد . صدای خش دار جونگکوک از پشت تلفن باعث شد گریش رو کنترل کنه تا بتونه بفهمه کوکیش چی میگه .
+ : میام همه چی رو بهت میگم بیب
_ : باشه ... زود بیا
این جمله ی جیمین باعث شد لبخند بزنه . اون موجود دوست داشتنی از دستش خیلی ناراحت بود و مطمئنا خیلی بخاطرش گریه کرده بود ، ولی هنوز میخواست ببینتش و صداش رو بشنوه . قطعا جیمین فرشته ی کوک بود و هیچ چیز نمیتونست این واقعیت رو تغییر بده .
بعد از قطع کردن گوشی و مطمئن شدن از اینکه جیمین هم میخواد ببینتش با پوزخندی که رو صورتش شکل گرفته بود گوشی رو تو جیبش گذاشت و به راه افتاد . خیلی وقت بود رابطه نداشته و از الان در حال فکر کردن بهش بود . ولی زیادی بی رحمانه نیست که بعد از اینهمه دوری دوباره بخواد با هم رابطه داشته باشن ؟ اون هم با جیمینی که بخاطرش اینقدر شکسته و داغون شده بود ؟
در آخر به این نتیجه رسید که باید ببینه ریکشن های جیمین قراره چجوری باشن و بعد میفهمید که میتونه ازش درخواست رابطه کنه یا نه .
YOU ARE READING
Bite Me ⌫
Fanfictionبه کسایی که از صحنه های باز و خشن و بی دی اس ام خوششون نمیاد توصیه میکنم نخوننش⛓🖤 کاپل اصلی: کوکمین ژانر: romance , smut , harsh , kink , mafia , angst 🖤🩸⛓ Bite me ⛓🩸🖤