همه اشتباه میکنن
ولی فقط یسریا هستن که بعد از اشتباهشون
سکوت میکنن ...________________
د.ا.د جیمین
صدای حرف زدن بچه ها میومد البته صدای جین از همه بیشتر واضح بود که باعث شد بقیه سکوت کنن .
جونگکوک_ از جین که ناراحت نیستی دیگه ؟
جیمین_ نه من میدونستم جین ادم کم صبر و بی حوصله ایه !
جونگکوک_ اون خیلی با تصورات تو فرق داره
جیمین_ شاید با تو اینطور باشه . ولی من رفتارش رو حتی با یونگی ام سرد و خشک دیدم .
جونگکوک_ شما ظاهر سردشو میبینین . ولی من اون گرمای وجودشو میبینم .
جیمین_ خب خوش به حال تو !
جونگکوک_ هی بچه تو اینجا ام میخوای پرو بازی در بیاری ؟
جیمین _ در مقابل تو بایدم پرو باشم مستر جئون ...
جونگکوک_ دقیقا مشکلت با من چیه ؟
جیمین_ مشکل من دقیقا با تو از اونجایی شروع شد که اومدی خونمون و وقتی منو دیدی به پدرم گفتی " اوه اقای پارک وقتی زنگ خونتون و زدم یه پسر بچه کوچولو و کیوت و دیدم اون کوچولو پسر شماست ؟ "
جونگکوک چشاشو بست و شروع به خنده کرد .
چرا انقدر کیوت میخندید ؟
اگه من کیوتم پس این چیه ؟جونگکوک_ وای خدای من .... تو فقط باید قیافه کیوتتو اونموقع میدیدی جیمین !!
_ اخه واقعا یه پسر ۱۹_۲۰ ساله چرا باید اینقدر کوچولو و کیوت باشه ؟
جیمین_ هی هی اشتباهتو داری دوباره تکرار میکنی ... این باعث میشه تنفرم بهت بیشتر بشه
_درضمن بهتره فراموش نکنی من با همین کیوتیم همرو به دام میندازم
جونگکوک خندش قطع شد حالا داشت فقط نگام میکرد .
خودشو یکم جلو کشید و نزدیک صورتم شد .
اروم و شمرده شمرده زمزمه کردجونگکوک_ اینکه از من متنفری یه دروغ محضه پارک !
_ ولی اینکه با همین کیوتیت همرو فریب میدی باید بگم متاسفانه یه حقیقت محضه ...
جیمین_ پس بهتره حواستو جمع کنی جئون فریبمو نخوری یه وقت .
جونگکوک_ شاید تو فریب دادن خوب باشی ، ولی من تو عاشق کردن حرفه ای ترم ...
KAMU SEDANG MEMBACA
his hands
Fiksi Penggemarصدای بوق کر کننده ی قطار تنها چیزی بود که میتونست باعث بشه که به خودش بیاد اون داشت چیکار میکرد؟ اون داشت چیکار میکرد ؟ این سوال همش تو ذهنش تکرار میشد چرا نبود پس ؟ چرا نمیومد ؟ چرا نبود که دستاشو بگیره .. البته که گرفت! ولی وقتی دستاش سرد شده بو...