part 3

927 164 19
                                    

(جیمین با یه جین آبی کمرنگ و آل استار های قرمز کهنه)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(جیمین با یه جین آبی کمرنگ و آل استار های قرمز کهنه)

(جیمین با یه جین آبی کمرنگ و آل استار های قرمز کهنه)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(یونگی)

Jimin pov:

هوسوک گفته بود که امروز برم پیششون

ولی ...

اگر میرفتم و اونا هم مثل من بدنام میشدن چی؟! اگر واقعا فقط مایع بدبختب همه بودمو و اونا هم ازم خسته میشدن چی؟!

دلم میخواد مثل قدیما برم بشینم پیششون ... دلم میخواد تو جمشون باشم و بشم همون چیمی شاد شنگول .

ولی اون مرد ... مادرش کشتش.

تو فکر بودم که صدایی منو از درگیری با خودم بیرون کشید.

-ببین ... قبول ... میدونم سختی زیاد کشیدی ... ولی میدونی که تو این دنیا تنها نیستی دیگه ... مگه نه؟! ... اون آدمایی که پایین تو سلف منتظرت نشستن ... میخوان کمکت کنن ... میخوان از تنهایی درت بیارن ... میدونی ... مگه نه پارک؟! این حرفا ... باید برات آشنا باشه ... چون یه روز خودت به دیگران میگفتیشون .!!

نگاش کردم ... مثل همیشه یخ ... سیگار بهش میومد ... جذابش میکرد ... بلند شدم رفتمو سیگار و از بین لباش بیرون کشیدم .

+ میدونی ... تو بار وقتی بهت ... (یه کام عمیق) ... از اینا میدن که بکشی ... میخوان خمارت کنن تا از اجباری زیر اینو اون بودن لذت ببری ... هم اینا ... هم یه سری قرص ... قرصاش ... واقعا خوبن .

دوبار سیگارو گرفت .

-یادم نمیاد اجازه داده باشم ازم بگیریش.

شونه هامو بالا انداختم و گفتم :

+ خب منم نپرسیدم .

-هنوز خیلی پررویی ... هنوزم خوشم میاد .

You Are Still For MeWhere stories live. Discover now