یه سری نوشته قدیمی در حد اتود اولیه ای که برای طرح اصلی میزنن اینور و اونور داشتم، بعد چند وقت پیش اومدم باهاشون یه وانشات بنویسم ولی خیلی طولانی شد در نتیجه فکر کردم تبدیلش کنم به چند شاتی. یه چیزی احتمالا حدود ده یازده پارت.
زمانای آپ کاملا به استقبالی که از داستان بشه مربوطه. پس اگه دوسش داشتید باهاش مهربون باشید:">
امیدوارم لذت ببرید💛

YOU ARE READING
SNIPER
Fanfiction🚫اجازه بازگردانی و یا انتشار توسط اکانتها یا در پلتفرمهای دیگه برای این داستان و هیچ کدوم از داستان هام وجود نداره. "شما می دونید من با دولت کار نمیکنم. " "به خاطر دوست پسرت چطور؟" ***** ا...