کوک :
_آخیششش دیگه نداری؟
بهم چشم غره رفت
+مرگ بخور
_عه؟ مرگ بخورم؟پاشدم رفتم تو اتاق
یکوچولو میخوام لوس کنم خودمو یکم 🤏+کوکککک ببخشید ببخشید گه خوردم بیا تروخداااا
_نه نه من میرم خونه مرگ بخورمدستمو گرفت چشاشو مظلوم کرد
+نروووو بیا ویدیو بگیریم بیا بیا تو یخچال ۲۵ تا دیگه هست بخور همشونو
ادای فکر کردن درآوردم
_قبوله ، بیا بریم چیز کنیم..
+سکس؟
زدم تو کلش
_خفه شو ببینممممم کثافتتتت
+آخخخ سرمممم باشه باشه چه ویدیویی بگیریم؟
_آممم بزار من به یونجون زنگ بزنم بپرسم
+آآآ یونجونو میشناسی برادره جیمینه
چشامو ریز کردم
_اصلا تاحالا ویدیوهامو دیدی ؟
+ا..آ آره همشو..نه نه یعنی آره دیدم
_هوممم پس باید بدونی با جیمین ویدیو گرفتم و یونجونم با سوبین بودش
+آره یادم رفته بود ولی الان بیداره یونجون؟
_ممکنه در حاله ساک زدنی چیزی باشه
+اوووورفتم تو شماره هام و یونجونی که به اسمه "ساک زنه سوبینی" سیوش کردمو گرفتم
یونجون : الو
_سلام یونجون خوبی؟
یونجون : آره چیشده؟
_اول اسپرمارو پاک کن از دوره دهنت بعد بگم چیکارت دارم
یونجون : خفه شو ببینممم کص میگه واس من
_میخوام با تهیونگ ویدیو بگیرم ایده بده
یونجون : تهیونگ؟ اوووو دوست پسرت شده ناقلا؟
_شات آپ کن پلیز
یونجون : ببین یه چالشی هست ترند شده سیمپل دیمپل خیلی خفنه تهیونگ باید پشتت وایسته کمرتو بگیره بعددد بقیشو برو تو اکانتم ببین با سوبین رفتمش آخرشم میتونید کیس برید یا تو بپری بغله تهیونگ
_الووو هییی...
قطع کرد ، مرسی واقعا+چی گفت
_چالشه سیمپل دیمپلو گفت بریم...
+بریم!
_هااا کاپلیههه نمیتونیم بریم
+خب ماعم کاپل میشیمو شیطانی نگاه کرد
_نه
+چرااا~
_چون...
+دلیلی نداری پس میریم بیا بیا بیااااا
_خب من لباسه خوب واسه ویدیو ندارمممم
+من میدممممم
_چرا داد میزنیییی
+نمیدونمممممم
_اوکی خب...یچی بده بپوشم دیگه
+یه هودیه بلند بدم؟
_بدونه شلوار؟
+نه پس با شلوار میگم بلند
_آها بده
+باشه
رفت توی اتاق و بعده چند ثانیه با یه هودی اومد بیرون
+بگیرش بلنده تا زانوهاتو میپوشونه اگه سردت میشه میتونم شلوارم بدما
_نه نه خیلی سرد نیست
هودیرو گرفتم رفتم توی اتاق ، پوشیدمش(الان به خواهرم گفتم آروم بزن تو دهنم بگو فیکتو بنویس....خیلی محکم زد و الان دارم مینویسم با درد عیح عیح)
رفتم جلوی آینه پشتمو کردم و ، اوووو گوشای خرگوش دارم
(هودیه کوک)
+کوکککک تموم نشددد بیام کمک؟
_نههه تموم شد یه لحظه
پاتختیشو نگاه کردم یه رزه صورتی روش بود
چشامو ریز کردم
_این واسه کیه
دوباره رفتم جلوی آینه و رژرو زدم_اوکیی چقدر نازه رنگش
گذاشتمش تو جیبم
خوشم اومده و میخوام بدزدمش آرهاز اتاق رفتم بیرون
تهیونگ جلوی راهرو جهار زانو نشسته بود
جلوی دهنشو گرفت بلند شد و بپر بپر کرد
+گادددددد توش غرقققققق شدیییی کیوتتتت
_اوکی بسه
+یه چیزی
لبخنده شیطانی *اومد نزدیک دستشو رو لبام کشید
+میبینم که رژه چو رو زدی
دستشو از رو لبام برداشتم
_چو ، خواهرت؟
+اوهوم
_ب..ببخشید
+کسی نگفت کاره بدی کردی
یه قدم جلو اومد ، یه قدم رفتم عقب
_چیکار میک...میخواستم حرف بزنم ولی لباشو رو لبام کوبوند و وحشیانه مکید
به سینش مشته ارومی کوبیدم که جدا شد
+متاسفم
_نباش...مشکلی نیست ولی لطفا دیگه ، اینکارو نکناز کنارش رد شدم
_راستی میخوای فردا یه ویدیوی دیگه بگیریم منظورم اینه که سیمپل دیمپل نباشه؟
+متاسفم واقعا نمیخواستم..
_نه نه اینطور نیست فقط الان دیگه باید برم خونه از اون لحاظ گفتم
+او..اوه ماشین نداری که
_اشکالی نداره پیاده میرم
+نمیشه بمونی؟___________________________________
جر دادید منو تو کامنتا انقدر گفتید آپ کن🥲
دارم روی مینی فیک کار میکنم که خیلی دوسش دارم
دیدید بوسش کرددددد🥺😭
YOU ARE READING
𝐒𝐨𝐟𝐭 𝐒𝐧𝐨𝐰
Fanfiction[سافت اسنو🌨] تهیونگ : تو خیلی گوگولی ای جونگکوک : چی؟ تهیونگ : مثله برف ، گوگولی ، سافت و سفید... . . . چی میشه اگر کوک وقتی لایوه تهیونگ رو که مثله خودش بلاگره اینستاست ببینه؟ ژانر : کریسمسی - اینستگرام - رومنس - اسمات - انتخابی - کمدی - چت پایان...