(کاور خونه نامجینه)
در با شتاب باز شد و جین اومد تو
+خبببببببب قراره ویدیو بگیریم حاضر شو مییییییریییییمممممم خونه مننننن
_ها؟
+ها و مرگ حاضر شوجین دسته تهیونگو گرفت و بردش تو اتاقش دره کمد و باز کرد و با کله رفت توش
+اینجا هیچ عنی نداری گوچی نباشه؟
_چرا نبا-
+ریدم تو دهنت بیا یه چی بردار بپوش
_چشمجین رفت طبقه ی پایین روی مبل نشست و با صدای نوتیف گوشیه تهیونگو برداشت
+اوووو یه پیام از جونگکوک داری بلا...
آروم گفت و رمزه گوشیشو زد و پیامو باز کرد.........
جونگکوک
برای دیشب ممنونمجونگکوک
و ببخشید که خوراکیای خونتو تموم کردمجونگکوک
برای صبحونه ام ممنونتهیونگ
اوه نه این چه حرفیه بیبی حتما بازم بیا پیشه ددی😈💦......
توی این مدت تهیونگ از پله ها اومد پایین و گوشیو از جین گرفت
جین از جاش بلند شد و با قدمای تند از خونه بیرون زد و سوار ماشین شد و منتظر موند تهیونگ با نعره هاش بیاد_کی پیام د...
_جین هیونگگگگگگگگگ......
_جیمین هیونگ به مسیح قسم هیچ گوهی نخوردیم..
+هااا باشه حتما اون لبای پف کردتم داره داد میزنه ما هیچ گوهی نخوردیم
جیمین با حرص گفت و روشو کرد اونور+به کی پی ام میدی
_تهیونگ هیونگ ، دارم ازش تشکر میکنم
+که لطف کرده کردتت؟
_هیونگگگگگ
+باشه بابا تو تشکراتو بکن لباستو بپوش من میرم تو ماشین
_باشه
هودیشو پوشید و روی تخت نشست ، پاهاشو دراز کرد و روی تختش ولو شدمنتظر موند تهیونگ جوابشو بده
ولی با جوابی که دید انقدر بلند جیغ کشید که پرنده های روی پشت بوم بال به پرواز گذاشتن...
به گوشیش خیره شدبیبی...
ددی...اون قطعا اشتباه پیام داده درسته؟
آره حتما اشتباهی شده
YOU ARE READING
𝐒𝐨𝐟𝐭 𝐒𝐧𝐨𝐰
Fanfiction[سافت اسنو🌨] تهیونگ : تو خیلی گوگولی ای جونگکوک : چی؟ تهیونگ : مثله برف ، گوگولی ، سافت و سفید... . . . چی میشه اگر کوک وقتی لایوه تهیونگ رو که مثله خودش بلاگره اینستاست ببینه؟ ژانر : کریسمسی - اینستگرام - رومنس - اسمات - انتخابی - کمدی - چت پایان...