-رئیس چیزی شده ؟
گوشی رو از کف ماشین برداشتم و تماس رو قطع کردم.
+زندان جونگ کوک رو پیدا کردی؟
-بله توی زندان سیاسیه
+برو اونجا
با تردید از توی ایینه بهم خیره شد:
-مطمعنی؟
به تکون دادن سرم کفایت کردم و در افکارم غرق شدم.
نفر دوم،از پنجره اتاقم پریدن پایین،تفاوت اسم های حک شده روی چاقو،چاقوی توی شرکت جئون ،شمارش و جونگ کوک
چطور نفهمیدم؟!اون بغل گوشم بود ،باهاش زندگی میکردم
دختره احمق...
〰•ⓙ•〰
نگهبان با دیدن من سریع از جاش بلند شد و تعظیمی کرد:
-خانم اوه اینجا.. یعنی چیشده امدید؟اقای پارک امروز نیومدن.
+نیومدن اونو ببینم ،جئون جونگ کوک امدم ببینمش بدون اینکه اقای پارک چیزی بفهمه
از سر ناچاری قبول کرد.
پوزخندی زدم میدونستم نمیتونه مخالفت کنه.
روی صندلی منتظرش نشستم .
نگاهی به اطراف انداختم هیچ دوربینی نیست.
زیر میز رو چک کردم اونجا هم هیچی.
با باز شدن در سر جام درست نشستم،جونگ کوک با کنجکاوی به داخل نگاه کرد که بادیدن من سرجاش میخکوب شد.
-چطور تونستی بیای؟
+از مزیت های داشتن دوستی که رئیس پلیسه
با اخم جلوم نشست.
برگه شماره رو سر میز گذاشتم :
+اینو یادت میاد 10سال پیش؟
-پس فهمیدی
+اره فهمیدم، چرا اون روز امدی عمارت چرا؟من چاقوتو 6ماه پیش توی دفترت پیدا کردم ی دلیل قانع کننده بده جونگ کوک که بفهمم تو قاتل خانوادم نیستی
بازم سکوت کرد مثل تمام بازجویی هایی که ازش شد.
+جونگ کوک جواب منو بده. میدونم داری از قاتل اصلی دفاع میکنی کوک تو هیچ دلیلی نداری واسه کشتن خانوادم پس بگو قاتل کیه؟
+کانگ جونگ سو کیه ؟
وقتی اینو گفتم با دقت بهش نگاه کردم واکنش نشون داد ولی سریع خودشو زد به اون راه.
YOU ARE READING
Contract|JJK(COMPLETED)
Fanfictionبدبختی تو از اونجایی شروع شد که برای نجات شرکتت و برادرت پایین اون قرارداد جهنمی رو امضا کردی و وارد جهنم اختصاصی جئون شدی از کجا میدونستی قراره اون پسر کابوس زنده ای توی زندگیت باشه. ___________________________________ سر تیتر خبر ازدواج تاریخی ر...